تو یه کوچه ای چهار تا خیاط بودند

تو یه کوچه ای چهار تا خیاط بودند
همیشه با هم بحث میکردند
یک روز، اولین خیاط یه تابلو بالای مغازه اش نصب کرد روی تابلو نوشته بود
بهترین خیاط شهر
دومین خیاط روی تابلوی بالای سردر مغازش نوشت بهترین خیاط کشور
سومین خیاط نوشت بهترین خیاط دنیا
چهارمین خیاط وقتی با این واقعه مواجه شد روی یک برگه کوچک با یه خط معمولی نوشت
بهترین خیاط این کوچه
قرار نیست دنیایمان را بزرگ کنیم که در آن گم شویم در همان دنیایی که هستیم
میشود آدم بزرگى باشیم🌷

#کمپین_حال_خوب🌷
دیدگاه ها (۱)

در زندگی وقتی کاری برای انجام دادن، چیزی برای عشق ورزیدن يا ...

تقبل الله🙄🤔#کمپین_حال_خوب😎

هر دوی مایک نفر را تنها گذاشتیماول تو مراو سپس منخودم را🌷#کم...

ما هیچگاه هیچکس را از دست نمی‌دهیم بلکه فقط رابطه‌هایمان تغی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط