من در دنیای ممنوع زندگی می کنم
من در دنیای ممنوع زندگی میکنم
بوئیدن گونه دلبندم
ممنوع
ناهار با فرزندان سر یک سفره
ممنوع
همکلامی با مادر و برادر
بینگهبان و دیوارهٔ سیمی
ممنوع
بستن نامهای که نوشتهای
یا نامهٔ سربسته تحویل گرفتن
ممنوع
خاموش کردن چراغ، آنگاه که پلکهایت به هم میآیند
ممنوع
بازی تخته نرد
ممنوع
اما چیزهای ممنوعی هم هست
که میتوانی گوشه قلبت پنهان کنی
عشق، اندیشیدن، دریافتن
بوئیدن گونه دلبندم
ممنوع
ناهار با فرزندان سر یک سفره
ممنوع
همکلامی با مادر و برادر
بینگهبان و دیوارهٔ سیمی
ممنوع
بستن نامهای که نوشتهای
یا نامهٔ سربسته تحویل گرفتن
ممنوع
خاموش کردن چراغ، آنگاه که پلکهایت به هم میآیند
ممنوع
بازی تخته نرد
ممنوع
اما چیزهای ممنوعی هم هست
که میتوانی گوشه قلبت پنهان کنی
عشق، اندیشیدن، دریافتن
۳۳۱
۰۴ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.