گاهی

گاهی
زندگی
بیشتر از
تیر زدن به خود
دل و جیگر می خواهد.
دیدگاه ها (۲)

ماهیها گریه شان دیده نمیشود.گرگها خوابیدنشانعقابها سقوطشانوا...

من در دنیای ممنوع زندگی می‌کنمبوئیدن گونه دلبندمممنوعناهار ب...

خودش را حلق‌آویز کرد وگریخت...از سیاهیبه سیاهی!اما؛رها...

چقدر خیال می ڪردهمه چیز درست می شود. . . مـــادردر وقتِ شرعی...

دلنوشته های من

آهاییه پنچ قرانی داشتم🖐️با پنچ پر زدم تیر عاشقان را🍃🕊️به دم ...

گاهی چه بی گناه،دلت پیر میشود اینجا همان دمیست که زود دیر می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط