A destroyed dream s p

A destroyed dream s² p³


+ آدرسی که گفت آدرس آشنایی بود ... اوف هروی فکر میکنم یادم نمیاد.
& این آدرس خیلی آشناست اسپای نیس ؟
+ چرا خیلی ولی یادم نمیاد .
_ این آدرس رو فقط تهیونگ میدونست احتمالا اینا تهیونگ رو میشناسم
_ شما کیم تهیونگ خدا بیامرز را میشناسید
+ تو باید جواب بدی نه سوال بگو ببینم تو اون خونه چکار می‌کنی
_ اونجا کار های مربوطه به مافیا
+ اوف قبول میکنم ازت اینو
& تو شریک داری
_ اره اونم پنج تا .
+ بگو .
_ هان سوهی ( اون بازیگره) . چا اون وو ( اون وو ی معروف )
لی مین هو ( مینهو خودمون) . بکهیون ( اکسو )
کای ( اکسو )
+ خوبه میای بریم اسلای؟ من همیشه دنبال اینا بودم وقتی پلیس بودم الان دیگه همکارشون حساب میشم .هع.
& هوی اگه بفهمم فرار کنی بد تنبیه میشی .
_ وای ترسیدم.
_ من از تو صد پله بالاترم.
& میخوای مبارزه کنیم .
_ باشه .
+ ...
& دستاش رو باز کنید و در هارو قفل کنید.
+ شروع کردن مبارزه کردن چند جا نزدیک بود نقاب بیوفته ولی نگهش می‌داشت .
اون جئون ضعیف تر از این حرفاست . ( پوزخند )
_ آخخخخ حالا میخوام با اون لیدی مبارزه کنم.
+ بدبخت باشه.
+ شروع کردم حرکات رزمی رفتم اومد بزنه که با دست جلوش گرفتم و پیچوندمش و با فن انداختمش زمین.
_ وای فکر نمی‌کردم قوی باشه . خوبه .
& ببندینش و بهش آب و غذا بدین .
+بای جئون
_ بیشعورا.
& ...
+ هعی کثافت الان دیگه جونتو از دست میدی .
& هعی هعی یو...
& اسپای پس کن .
+ تهیونگ کشیدتم و منو برد تو بغلش و بردم .
+ چون دوستت بود دلت نمیاد ها ؟
& یکجورایی اره
+ هعی من می‌کشمش اون عوضی رو هم زندگی منو ازم گرفت هم مال تورو.
& ساکت بیا بریم خونه و بخوابیم دیروقته.
+ ایش باش .
+ رفتیم تو خونه . میشه بریم تو کلبه .
& اره ولی الان بارونیه چون شبه.
+ می‌دونم ولی بریم .
& لباسامون رو عوض کردیم و رفتیم کلبه .
+ زیر بارون می‌چرخیدم و موهام خیس شده بود رفتیم تو کلبه .
& رفتیم داخل و نشستم رو تخت و به بارون زل زده بود
+ هعی ته
& جونم
+ راستش من میترسم از رعد و برق و شبا خیلی بد میشه حالم .
& منم الان حالم بده چون تو جمعیت بودیم .
+ اوه اون فوبیات رو هنوز داری
& اره .
+ ته غرق فکر بود که دیدم داره نفس نفس میزنه.
+ تهیونگا خوبی . عزیزم ؟ عشقم . تهیونگی !
& یون..اا...اون..قرص...رو..بده....
+ سریع قرص رو با اب دادم خورد .
& ممنون حالم بد شد .
+ بیا بخوابیم .
+ خوابیدیم که دیدم دستشو دور کمرم حلقه کرد و سرشو تو گردنم برد .
& هوم بوی خوبی داری .
+...
+ منو چرخوند سمت خودش و بوسیدم و محکم بغلم کرد کم کم خوابم برد...
دیدگاه ها (۰)

های بچه ها چرا آنفالو میکنید 😏

تکپارتی جیمین درخواستی

سلام درباره فیک رویای نابود شده خبر آوردم . A destroyed dream

جواب ناشناس ها

★’گه بوسه ات منو به جهنم برد به شیطان می گم؛ ‌‌‌‌‌ ...

جیمین فیک زندگی پارت ۸۲# جیمین : چرا انقدر ذوق داری بریم خون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط