به بیداری دچارم
به بیداری دچارم
من بیدارم
وتو
نمی دانی
وقتی که سنگینی پلکهایم
با تکرار نوازش دستانت گرم می شوند
سکوت چه معنایی را ازتو می نویسد
سکوت یعنی ماه
ماه یعنی تو
وتو یعنی حیات هرلحظه من
درشبی که ماهش از پشت ابرها به من لبخند می زند
وابرها برای دیدگانم خوش رقصی می کنند
اشک تنها بهاییست که میتوان پرداخت
هر لحظه منتظرم
به امید آن پلک آخر
که سکانس پایانیش
لب های خندان تو وچشمان گریان من باشد
من بیدارم
وتو
نمی دانی
وقتی که سنگینی پلکهایم
با تکرار نوازش دستانت گرم می شوند
سکوت چه معنایی را ازتو می نویسد
سکوت یعنی ماه
ماه یعنی تو
وتو یعنی حیات هرلحظه من
درشبی که ماهش از پشت ابرها به من لبخند می زند
وابرها برای دیدگانم خوش رقصی می کنند
اشک تنها بهاییست که میتوان پرداخت
هر لحظه منتظرم
به امید آن پلک آخر
که سکانس پایانیش
لب های خندان تو وچشمان گریان من باشد
۳.۳k
۰۳ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.