خدمتکار من
سلام من ات هستم خدمتکار عمارت جعون جونگکوک خب بذارید داستان رو از اول براتون توضیح بدم خب داستان از اونجایی شروع میشه که پدرم بخاطر شرط در قمار منو فروخت اما چند روز بعدش کلا از شهر رفت و من دیگه ندیدمش خب راستش من فرار کردم اما اون منو پیدا کرد !
فلش بک
-هع کوچولو پیدات کردم
+ن ن ن لطفا بذارید برم
- بذارم بری نه نه نه تو پیشم میمونی
+از من چی میخوای ؟
-خودتو میخوام حالا با تو بیبی
+بیبی ؟
-أهه بیا دیگه چقدر رو مخی (داد)
+باش بابا چرا اینجوری میکنی ؟
پایان فلش بک
-ات بیا
+بله ارباب
-بشین رو پام
+وات
-گفتم بشین رو پام
+چشم
ات ویو
دقیقا نشستم رو چیزی که نباید بشینم خواستم تکون بخورم که جلوم رو گرفت
-جات عالیه بیبی گرل
+ایی دارم اذیت میشم اه (ناله ی قشنگ
وووووو
ببخشید اگه بد شد پارت هم شرط ندارع
فلش بک
-هع کوچولو پیدات کردم
+ن ن ن لطفا بذارید برم
- بذارم بری نه نه نه تو پیشم میمونی
+از من چی میخوای ؟
-خودتو میخوام حالا با تو بیبی
+بیبی ؟
-أهه بیا دیگه چقدر رو مخی (داد)
+باش بابا چرا اینجوری میکنی ؟
پایان فلش بک
-ات بیا
+بله ارباب
-بشین رو پام
+وات
-گفتم بشین رو پام
+چشم
ات ویو
دقیقا نشستم رو چیزی که نباید بشینم خواستم تکون بخورم که جلوم رو گرفت
-جات عالیه بیبی گرل
+ایی دارم اذیت میشم اه (ناله ی قشنگ
وووووو
ببخشید اگه بد شد پارت هم شرط ندارع
- ۴.۶k
- ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط