بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
متن و ترجمه حدیث مورد پرسش، به شرح زیر میباشد:
الْعَيْنُ حَقٌّ، وَالرُّقى حَقٌّ، وَالسِّحْرُ حَقٌّ - چشم زخم و افسونگرى و جادوگرى،
وَالْفَأْلُ حَقٌّ، وَالطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَالْعَدْوى لَيْسَتْ بِحَقٍّ -و فال نیک واقعیّت دارد، اما فال بد زدن، و اثر گذارى از یکى به دیگرى در امور خرافى درست نیست.
وَالطّيبُ نُشْرَةٌ، وَالْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَالرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، بوى خوش، عسل، سوارکارى، و نظر به سبزه.
وَالنَّظَـرُ اِلَـى الْخُضْـرَةِ نُشْـرَةٌ - غم و اندوه را مىزداید و کسالت را بهبودى مى بخشد.
الف) - پیش از پرداختن به توضیح، تذکر به این نکته لازم است که ببینید آیا خودتان در حال مطالعه حکمتهای نهج البلاغه بودید و به حکمت 400 رسیدید و ناگهان این کلمه به نظرتان عجیب آمد؟! و یا خیر، بلکه این شبهه، در فضای مجازی منتشر شده است و به شما نیز رسیده است؟! که نشان میدهد دشمنان چقدر دقیق و جدی کار میکنند!
قرآن کریم، نهج البلاغه و ... را با دقت می خوانند؛ البته نه برای فهم! بلکه برای یافتن یک کلمهای که بتوانند با آن شبههای را القا نمایند!اما، در هر حال هر پرسش یا شبههای، پاسخی دارد.
ب) - واژه حق، گاه در برابر باطل قرار میگیرد و گاه نیز به معنای بودن یا وجود داشتن به کار میرود. پس این که میفرمایند: الْعَيْنُ حَقٌّ - چشم زدن حق است، یعنی تأیید این که بله چنین چیزی هست و اثرات خود را دارد.
ج)- اگر دقت شود، ایشان در این بیان، به بخشی از باورهای انسانها اشاره نموده اند، نه مباحث مطروحه در علوم طبیعی و تجربی. باورهایی که در قدیم بوده، هنوز هم هست و تا آخِر نیز خواهد بود؛ چرا که مردمان عوام، همیشه بوده و هستند! و این باورها مسلمان، کافر، شرقی و غربی هم ندارد، بلکه همگان را شامل میگردد. امریکایی، چینی، مکزیکی، اروپایی و آسیایی، همه با مقولهای به نام چشم زخم مواجهاند و هر کدام راهکارهایی برای جلوگیری از آن برگزیدهاند، اگر چه بسیاری از آنها خرافی میباشند. و هم چنین است باور تفأل - فال گرفتن؛ حال خواه تفأل به قرآن مجید یا حافظ باشد، یا با فال ورق، قهوه، چای و ...!
پس، سخن از باورهاست، نه عناصر طبیعی و تجزیه و ترکیب آنها توسط بشر وآثارشان؛واصل این باورها نه موضوعات فرعی و مصداقی آنها، یا مبتنی بر حقایق موجود در عالم میباشند و یا مبتنی بر خرافات؛ و ایشان در این بیان دستهبندی نمودند که کدام وجود دارند و کدام خرافی میباشند.(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
متن و ترجمه حدیث مورد پرسش، به شرح زیر میباشد:
الْعَيْنُ حَقٌّ، وَالرُّقى حَقٌّ، وَالسِّحْرُ حَقٌّ - چشم زخم و افسونگرى و جادوگرى،
وَالْفَأْلُ حَقٌّ، وَالطِّيَرَةُ لَيْسَتْ بِحَقٍّ، وَالْعَدْوى لَيْسَتْ بِحَقٍّ -و فال نیک واقعیّت دارد، اما فال بد زدن، و اثر گذارى از یکى به دیگرى در امور خرافى درست نیست.
وَالطّيبُ نُشْرَةٌ، وَالْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَالرُّكُوبُ نُشْرَةٌ، بوى خوش، عسل، سوارکارى، و نظر به سبزه.
وَالنَّظَـرُ اِلَـى الْخُضْـرَةِ نُشْـرَةٌ - غم و اندوه را مىزداید و کسالت را بهبودى مى بخشد.
الف) - پیش از پرداختن به توضیح، تذکر به این نکته لازم است که ببینید آیا خودتان در حال مطالعه حکمتهای نهج البلاغه بودید و به حکمت 400 رسیدید و ناگهان این کلمه به نظرتان عجیب آمد؟! و یا خیر، بلکه این شبهه، در فضای مجازی منتشر شده است و به شما نیز رسیده است؟! که نشان میدهد دشمنان چقدر دقیق و جدی کار میکنند!
قرآن کریم، نهج البلاغه و ... را با دقت می خوانند؛ البته نه برای فهم! بلکه برای یافتن یک کلمهای که بتوانند با آن شبههای را القا نمایند!اما، در هر حال هر پرسش یا شبههای، پاسخی دارد.
ب) - واژه حق، گاه در برابر باطل قرار میگیرد و گاه نیز به معنای بودن یا وجود داشتن به کار میرود. پس این که میفرمایند: الْعَيْنُ حَقٌّ - چشم زدن حق است، یعنی تأیید این که بله چنین چیزی هست و اثرات خود را دارد.
ج)- اگر دقت شود، ایشان در این بیان، به بخشی از باورهای انسانها اشاره نموده اند، نه مباحث مطروحه در علوم طبیعی و تجربی. باورهایی که در قدیم بوده، هنوز هم هست و تا آخِر نیز خواهد بود؛ چرا که مردمان عوام، همیشه بوده و هستند! و این باورها مسلمان، کافر، شرقی و غربی هم ندارد، بلکه همگان را شامل میگردد. امریکایی، چینی، مکزیکی، اروپایی و آسیایی، همه با مقولهای به نام چشم زخم مواجهاند و هر کدام راهکارهایی برای جلوگیری از آن برگزیدهاند، اگر چه بسیاری از آنها خرافی میباشند. و هم چنین است باور تفأل - فال گرفتن؛ حال خواه تفأل به قرآن مجید یا حافظ باشد، یا با فال ورق، قهوه، چای و ...!
پس، سخن از باورهاست، نه عناصر طبیعی و تجزیه و ترکیب آنها توسط بشر وآثارشان؛واصل این باورها نه موضوعات فرعی و مصداقی آنها، یا مبتنی بر حقایق موجود در عالم میباشند و یا مبتنی بر خرافات؛ و ایشان در این بیان دستهبندی نمودند که کدام وجود دارند و کدام خرافی میباشند.(ادامه دارد...)
۶۳۸
۱۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.