وقتی به تیم های صعود کننده در جام جهانی و قدرت های فوتبال
وقتی به تیم های صعود کننده در جام جهانی و قدرت های فوتبال نگاه میکنیم میبینیم همه تیم ها لیگ منظم و با کیفیت دارند شما نگاه لیگ انگلیس یا فرانسه یا آلمان یا حتی تیم های مانند برزیل با آرژانتین یا هلند چه لیگ با کیفیتی دارند که اینهمه ستاره تولید و به لیگ های اروپایی صادر میکنند و برخلاف لژیونر های ما در لیگ ها و تیم های با کیفیت بازی میکنند و تحت فشار قرار میگیرند وقتی بازیکنی سه روز سه روز بازی کنه اگر دنبال زندگی حرفه ای نباشه برای نمونه دنبال قلیون و ..باشه خود به خود با مصدومیت و ..در باشگاه حذف یا نیمکت نشین میشه ولی ما همیشه لیگ و باشگاه ها را فدای تیم ملی کردیم در صورتی که باید برای موفقیت تیم ملی لیگی منظم داشت مسئله بعدی شما نگاه دید بلند مدت تیم ها الان آقای تیته یا دشام یا دالیچ یا ..چند جام جهانی دارند مربیگری میکنند ما قبل جام جهانی به بهانه وقت نداشتن رفتیم دنبال کیروش الان به بهانه جام ملت ها و نبود فرصت میخواهیم یک تصمیم سریع و بدون پشتوانه بلندمدت بگیریم باید سرمربی بعدی حداقل تا جام جهانی بعدی برنامه داشته باشد شما وقتی ردپای این تصمیم های احساسی و غیر کارشناسانه را میبینی نتیجه در رفتار ملی پوشان دیده میشه آقای بازیکن چه کاره است که در مورد برکناری یا ماندن سرمربی تصمیم گیری کند وقتی به تصمیم های فنی کادر نگاه میاندازیم جوابی عقلانی دریافت نمیکنیم شما نگاه در بازی اول بیرانوند مصدوم شد در برخورد با بازیکن خودی یک صحنه که از ناهماهنگی میاد و یا نداشتن بازی تدارکاتی قبل از جام جهانی با تیمی در حد انگلیس بعد تعویض حسینی و ادامه ناهماهنگی و آن نتیجه و در بازی بعد تصمیم درست در بازی دادن به حسینی که تجربه و هماهنگی نسبی رسید و در بازی سوم بازگشت به بیرانوند و دوباره ناهماهنگی با مدافع سوال اگر آقای بیرانوند آنقدر تفاوت داره با دروازبانان دیگر چرا چهار دروازبان بردیم و چرا از تمام سهمیه بازیکنان فوتبال استفاده نکردیم مسئله بعدی در مورد آنالیز و نسخه پیچیدن اگر دو خصوصیت آمریکا داشته باشد بعنوان نقطه قوت :آن دو در قدرت بدنی و سرعت آن تیم در کناره ها و حمله ، نسخه ما برای کنترل باید چی میبود ما باید با سیستمی بازی میکردیم که توازن دوندگی در زمین پخش میشد تا با پرس یا سرعت میتوانستیم آنها را کنترل کنیم برای چنین سیستمی باید تیم ۴۴۳ بازی میکرد تا مدافعان کناری آمریکا از ترس دور خوردن محتاط تر بازی کنند یا با پرس مانع بازیسازی آنها میشدیم اما ما بازی دادن دو مهاجم نوک که تازه سردار که قبلاً مصدوم بود و در بازی قبل هم مصدوم شده بود عملا تیم را ده نفره فرستادیم با تمرکز با مرکز میدان تمرکز در نقطه اشتباه یا تفکرات قدیمی و غیر پیشرفته دیگر سرمربی در سبک و نوع بازی اگر میخواهیم متری درست برای پیشرفت در فوتبال داشته باشیم آن متر جام جهانی است باید در اندازه آن برنامه ریزی کنیم با تصمیمات تکراری نتیجه یکسان خواهد بود
۹.۹k
۱۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.