دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد

۷۵۸

دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
.
.
سر من مست جمالت دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
.
.
ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم
که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد
.
.
غلطم گر چه خیالت به خیالات نماند
همه خوبی و ملاحت ز عطاهای تو دارد
.
.
گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت
که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد
.
.
سر خود پیش فکنده چو گنه کار تو عرعر
که خطا کرد و گمان برد که بالای تو دارد
.
.
جگر و جان عزیزان چو رخ زهره فروزان
همه چون ماه گدازان که تمنای تو دارد
.
.
دل من تابه ی حلوا ز بر آتش سودا
اگر از شعله بسوزد نه که حلوای تو دارد
.
.
هله چون دوست به دستی همه جا جای نشستی
خنک آن بی خبری کو خبر از جای تو دارد
.
.
اگرم در نگشایی ز ره بام درآیم
که زهی جان لطیفی که تماشای تو دارد
.
.
به دو صد بام برآیم به دو صد دام درآیم
چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد
.
.
خمش ای عاشق مجنون بمگو شعر و بخور خون
که جهان ذره به ذره غم غوغای تو دارد
.
.
سوی تبریز شو ای دل بر شمس الحق مفضل
چو خیالش به تو آید که تقاضای تو دارد ...


#مولانا
دیدگاه ها (۲)

۷۵۹چو دیدم گرمی #پروانه را با شمع دانستمکه هر کس می شود #عاش...

۷۶۰روح خدا در آسمان و در زمین جاریستتا قاف عرفان پر زدم ، #س...

۷۵۷ای یار قلندردل, دلتنگ چرایی تواز جغد چه اندیشی, چون جان ه...

۷۵۶سیری ز دیدن تو ندارد نگاه منچون قحط دیده ای که به نعمت رس...

ما را گلی از روی تو چیدن نگذارندچیدن چه خیال است که دیدن نگذ...

آمده‌ای که راز من بر همگان بیان کنی🌸و آن شه بی‌نشانه را جلوه...

بهار و خاکستر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط