از حقه دهانش هر گه سخن برآید

...
از حقهٔ دهانش، هر گه سخن برآید
آب از عقیق ریزد، دُرّ از عدن برآید

از شوق صبح تیغش، مانند موج شبنم
گلهای زخم دل را، آب از دهن‌ برآید

از روی داغ حسرت‌، گر پنبه باز گیرم
با صد زبانه چون شمع، از پیرهن برآید

وصفِ بهارِ حسنش، گر در چمن بگویم
چون بلبل از گلستان‌، گل نعره‌زن برآید

#بیدل_دهلوی
#گل
#سخن #دهان #آب #عقیق #دُر #عدن #برآید #شوق #صبح #تيغ #موج #شبنم #گلها #زخم #دل #دهن #داغ #حسرت #پنبه #زبانه #شمع #پیرهن #وصف #چمن #بلبل #گلستان #نعره #پاییز #آذر
#flowers
#flower
دیدگاه ها (۰)

...پاییز زیبا کم کم آماده سفر می‌شودسفر به قلمرو تاریخپاییز،...

...هر که مجموع نباشد به تماشا نرودیار با یار سفرکرده به تنها...

...مدامم مست می‌دارد نسیمِ جَعدِ گیسویتخرابم می‌کند هر دَم، ...

...گو چه رازی است در این موج مه‌آلود نگاهتکه تو چون باد پریش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط