شب را عصاره بین،
شب را عصاره بین،
راز، تنها هست؛
رازِ تنها هست!
پلک بگذار!
فکر را ببین!
این چه فکریست
که جای،
خوش،
در دل کرده؟!
این چنین است،
که ساقی،
دم مستان،
به شراب مست نکرده!
این خدا بود
که من نوشیدمش؟!
نه!
پشت این سنگِ دلت
در پی چشمه عشق؛
ساعت و ساعتها میگردم!
#سینا_جوادی
#عاشقانه
راز، تنها هست؛
رازِ تنها هست!
پلک بگذار!
فکر را ببین!
این چه فکریست
که جای،
خوش،
در دل کرده؟!
این چنین است،
که ساقی،
دم مستان،
به شراب مست نکرده!
این خدا بود
که من نوشیدمش؟!
نه!
پشت این سنگِ دلت
در پی چشمه عشق؛
ساعت و ساعتها میگردم!
#سینا_جوادی
#عاشقانه
۲.۸k
۰۷ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.