ما میان نفس ثانیه زنجیر شدیم

ما میان نفس ثانیه زنجیر شدیم

عمرمان رفت در این فاصله تفسیر شدیم

دیر گاهیست که از رفتن هم میگوییم

خسته از بازی ناباور تقدیر شدیم

رد پای تو ونامت غزلم را پر کرد

زندگی گل شد با خاطره ها پیر شدیم


هرچه گفتم که بمان تو همه عشق منی

رفتی خسته از این باور دلگیرشدی
به پیج من حتمی سر بزن
سنگ مفت گنجشک مفت
دیدگاه ها (۴۲)

زُل زدی در چَشم هایم...فکرِ فردا می کنیگرگِ باران دیده را دا...

چـشـمـهـارا دسـتِ کـم نـگـیـریـد!¡سـاکـتـنـد،امـا سـکـوتـشـا...

دوستان یه پیج متفاوت.سنگ مفت گنجشک مفت.حتی خواستی بخون و لای...

دوستت دارم اگر عقل حسادت نکندیا که در کارِ دلم باز دخالت نکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط