روسری را شُل نبندش غیرتم شرّ میشود
روسری را شُل نبندش غیرتم شرّ میشود
پیشِ نامحرم تو کم کن ناز ، "من" خـر میشود !
مویِ نازت گر کمی بیرون بیاید نازنین
دردِ قلبم "دردتر" از زخمِ بستر میشود
من چو تهرانم تو چون ری ، قبله در تهران ، ری است
عشق و ایمانم به تهران بی تو ابتر میشود !
درد ناجوری ست عاشق پیشگی ، باور بکن
چشمِ عاشق کور و گوشش بیشرف کر میشود !
هرچه میگویند : لامصّب ! وفا افسانه است
گوشِ چپ دروازه هست و راستش در میشود !
هرچه میگویند : نادان ! او تو را ول میکند
حرصِ انسان در موانع بیشتر "تر" میشود !
چشم من هم جز تو را دیگر نمیبیند ، نفس
مالِ ما در انتها وصل است ، محشر میشود !
ای که مویت در طراوت سبز تر از هر بهار
بی تو پاییزم که دائم چشمِ من ، تـر میشود !
#فی خالِدون . .
پیشِ نامحرم تو کم کن ناز ، "من" خـر میشود !
مویِ نازت گر کمی بیرون بیاید نازنین
دردِ قلبم "دردتر" از زخمِ بستر میشود
من چو تهرانم تو چون ری ، قبله در تهران ، ری است
عشق و ایمانم به تهران بی تو ابتر میشود !
درد ناجوری ست عاشق پیشگی ، باور بکن
چشمِ عاشق کور و گوشش بیشرف کر میشود !
هرچه میگویند : لامصّب ! وفا افسانه است
گوشِ چپ دروازه هست و راستش در میشود !
هرچه میگویند : نادان ! او تو را ول میکند
حرصِ انسان در موانع بیشتر "تر" میشود !
چشم من هم جز تو را دیگر نمیبیند ، نفس
مالِ ما در انتها وصل است ، محشر میشود !
ای که مویت در طراوت سبز تر از هر بهار
بی تو پاییزم که دائم چشمِ من ، تـر میشود !
#فی خالِدون . .
۵۳۰
۱۴ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.