دلنوشته 😔
#دلنوشته 😔
#خستش بود از همه بریده بود ..اینو میشد از نگاه کردنش ب ادما فهمید!
میشد وقتی نگاه میکرد وقتی تحقیر میشد یا دعوای پیش میومد فهمید ک خیلی وقته اب از سرش گذشته ..اولاش حرفاش سنگین بود میگفتم دروغه !اخه مگ میشه ی ادم..ی دختر..
ولی بعداش دیدم خودشو با چیزایی سرگرم میکنه تا از کنایه و تحقیرای ادنا دور باشه ..
ی روز ناگهانی ی جایی دیدم اون دخترو با وحودی ک اون محوطه پر از ادم بود ولی اون ب ی نقطه خیره شده بود ..فهمیدم هیچ دوستیم نداره ...یا شاید هیچ وقت کسی دوستشم نداشته باشه ...اونجا بود ک دردشو منم حس کردم بلند شدیم و باهم قدم زدیم ..قدمایی ک باعث شد من بیشتر عاشق اون بشم ..حرف زدناش ..ذوق کردناش..بیخودی اهنگ خوندناش..بغلای یهوییش..باعث شد عاشق چشمای مشکیش بشم ..عاشق موهای فرفریش
منم تحقیرش کردم ..جای پشتش جلوش وایسادم ..خوردش کردم ی جاهایی و نابودش کردم ...ولی اون هیچوقت دوقدمم ازم دور نشد
اون همیشه کنار من بود ...اون مث مادر دوم من بود ..ولی میشه گف من برای اون چی بودم؟!یبار ازش پرسیدم گف اگ بهت بگم خودتم عاشق خودت میشی .من ساعت ها دوس داشتم نگاش کنم و اون حرررف بزنه ..حرف بزنه !و حررف بزنه😔
ولی بزرگ شدیم و دنیا گل منو جلوی چشمام پژمرده کرد ..با ادمایی دوس شد ک مسافر بودن...دیگ نمیخندید ...دیگ شیطونی تو وجود اون نبود ..فقد نگاه میکرد ..خیلی سرد .. زود رنج بود ..تنهایی بهش نساخته بود جلوی ما خودشو قوی نشون میداد ولی قوی نبوود .. وقتی ناراحت بود ی جای اروم نقاشی میکشید تا شاید بتونه اروم بشه ...از هرکدوم از نقاشیاش من اینو ازش گرفتم..گفتم بزرگتر ک شدیم من و تو اگ ی روز بچه دار شدیم اینجوری ب بچه هامون رفتار میکنیم ک بدونن ماهیچووووقت اونارو تنها نمیزاریم و دوسشون داریم ...ا لان هرجای ک هستی ..من بهت فکر میکنم .. ولی ت بازم برای من بخند ..
زود برگرد ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
#خستش بود از همه بریده بود ..اینو میشد از نگاه کردنش ب ادما فهمید!
میشد وقتی نگاه میکرد وقتی تحقیر میشد یا دعوای پیش میومد فهمید ک خیلی وقته اب از سرش گذشته ..اولاش حرفاش سنگین بود میگفتم دروغه !اخه مگ میشه ی ادم..ی دختر..
ولی بعداش دیدم خودشو با چیزایی سرگرم میکنه تا از کنایه و تحقیرای ادنا دور باشه ..
ی روز ناگهانی ی جایی دیدم اون دخترو با وحودی ک اون محوطه پر از ادم بود ولی اون ب ی نقطه خیره شده بود ..فهمیدم هیچ دوستیم نداره ...یا شاید هیچ وقت کسی دوستشم نداشته باشه ...اونجا بود ک دردشو منم حس کردم بلند شدیم و باهم قدم زدیم ..قدمایی ک باعث شد من بیشتر عاشق اون بشم ..حرف زدناش ..ذوق کردناش..بیخودی اهنگ خوندناش..بغلای یهوییش..باعث شد عاشق چشمای مشکیش بشم ..عاشق موهای فرفریش
منم تحقیرش کردم ..جای پشتش جلوش وایسادم ..خوردش کردم ی جاهایی و نابودش کردم ...ولی اون هیچوقت دوقدمم ازم دور نشد
اون همیشه کنار من بود ...اون مث مادر دوم من بود ..ولی میشه گف من برای اون چی بودم؟!یبار ازش پرسیدم گف اگ بهت بگم خودتم عاشق خودت میشی .من ساعت ها دوس داشتم نگاش کنم و اون حرررف بزنه ..حرف بزنه !و حررف بزنه😔
ولی بزرگ شدیم و دنیا گل منو جلوی چشمام پژمرده کرد ..با ادمایی دوس شد ک مسافر بودن...دیگ نمیخندید ...دیگ شیطونی تو وجود اون نبود ..فقد نگاه میکرد ..خیلی سرد .. زود رنج بود ..تنهایی بهش نساخته بود جلوی ما خودشو قوی نشون میداد ولی قوی نبوود .. وقتی ناراحت بود ی جای اروم نقاشی میکشید تا شاید بتونه اروم بشه ...از هرکدوم از نقاشیاش من اینو ازش گرفتم..گفتم بزرگتر ک شدیم من و تو اگ ی روز بچه دار شدیم اینجوری ب بچه هامون رفتار میکنیم ک بدونن ماهیچووووقت اونارو تنها نمیزاریم و دوسشون داریم ...ا لان هرجای ک هستی ..من بهت فکر میکنم .. ولی ت بازم برای من بخند ..
زود برگرد ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
۱۸.۱k
۲۹ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.