آشنایی با یاران امام حسین
#آشنایی_با_یاران_امام_حسین
💢 یکی دیگر از آن ۷۲ نفر
حُرّ بْن یَزید ریاحی، یکی از مشهورترین جنگاوران #کوفه بود.
عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی #کوفه آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به حضور طلبید و او را به فرماندهی سپاهی با #نزدیک به هزار سوار نصب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد.
✅ ندایی که حُر شنید
از حر روایت کردهاند که هنگامی که از قصر ابن زیاد در #کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت:
«ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای
📚 نفس المهموم، ص۲۳۱
✅ رودررویی با حسین بن علی(ع)
امام حسین(ع) در ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
تصریح منابع بر آن است که حرّ نه برای جنگ بلکه صرفاً برای انتقال امام نزد ابن زیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
حر به امام(ع) گفت:
"من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
📚 بلاذری، ج۲، ص۴۷۲ـ۴۷۳
💢 یکی دیگر از آن ۷۲ نفر
حُرّ بْن یَزید ریاحی، یکی از مشهورترین جنگاوران #کوفه بود.
عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی #کوفه آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به حضور طلبید و او را به فرماندهی سپاهی با #نزدیک به هزار سوار نصب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد.
✅ ندایی که حُر شنید
از حر روایت کردهاند که هنگامی که از قصر ابن زیاد در #کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت:
«ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای
📚 نفس المهموم، ص۲۳۱
✅ رودررویی با حسین بن علی(ع)
امام حسین(ع) در ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
تصریح منابع بر آن است که حرّ نه برای جنگ بلکه صرفاً برای انتقال امام نزد ابن زیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
حر به امام(ع) گفت:
"من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
📚 بلاذری، ج۲، ص۴۷۲ـ۴۷۳
۱.۲k
۳۰ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.