نیل آرمسترانگ

نیل آرمسترانگ ،
اولین انسانی که به کره ماه قدم گذاشت ،
در خاطراتش نوشته :

من آدم حساسی نيستم ...
وقتی خانه‌ی والدينم را ترک كردم گريه نكردم ،
وقتی گربه‌ ام مرد گريه نكردم ،
وقتی در ناسا كار پيدا كردم گريه نكردم
و حتی وقتی روی ماه پا گذاشتم ، گريه نكردم.

اما وقتی از روی ماه به زمين نگاه كردم بغضم گرفت .
با ترديد با پرچمی كه بنا بود روی ماه نصب كنم ، بازی می‌کردم .
از آن فاصله ، رنگ و نژاد و مليتی نبود .
ما بوديم و یک خانه ‌ی گرد آبی ....

با خودم گفتم انسانها برای چه میجنگند ؟!
انگشت شصتم را به سمت زمین گرفتم
کره زمین با آن عظمت ، پشت انگشت شصتم پنهان شد
و من با تمام وجود اشک ریختم ...!!
دیدگاه ها (۰)

در گذرگاهنگاه توگرفتارانند من به سرپنجهمهر تو گرفتارترین... ...

از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی اوتا چون غبار کوی او در ک...

دوسش داری؟فقط یادت باشه دوست داشتن کافی نیستعشق مراقبت میخوا...

...این شعر مارگوت بیکل با ترجمه‌ی احمد شاملو، شعر منتخب من د...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط