متن ارسالی جناب مهندس حضرتی
متن ارسالی جناب مهندس حضرتی
خریدن آزادی به قیمت بی معنایی :
انسان دموکراتیک ، تنها در اکنون محض زندگی می کند و قانونی جز میل زودگذر ندارد . امروز یک غذای چرب و لذیذ به همراه شراب نوش جان می کند . فردا یک بودایی تمام عیار است ، روزه ی زاهدانه ، آب زلال و توسعه ی پایدار . دوشنبه ، به قصد داشتن اندامی مناسب ، ساعت ها بر روی یک دوچرخه ثابت رکاب میزند .سه شنبه ، تمام روز را می خوابد ، سپس دودی به بدن می زند و شکم چرانی مفصلی می کند . چهارشنبه ، قصد خود را برای مطالعه ی فلسفه اعلام می کند ، اما در نهایت ترجیح می دهد هیچ کاری انجام ندهد . روز پنج شنبه ، بر سر میز ناهار ، سیاست است که او را شعله ور می کند ، بر ضد نظر همسایه اش برمی آشوبد و از شدت خشم بالا و پایین می پرد ، و با همان شور غضب ناک علیه جامعه مصرفی و جامعه نمایش اعلام جرم می کند. شب ، به سینما می رود و به تماشای یک فیلم بسیار مزخرف درباره ی جنگ های قرون وسطایی می نشیند . به خانه بازمیگردد ، میخوابد و خواب می بیند که وارد مبارزه ی مسلحانه برای آزادسازی خلق های تحت ستم شده است . فردای آن روز ، در عین خماری به سر کار می رود و مذبوحانه می کوشد تا منشی دفتر مجاور را اغوا کند . او کسب و کار خوبی به هم خواهد زد ، این تضمین شده است ! سودهای کلان در انتظار اوست ! اما الآن تعطیلات آخر هفته است ،بحران اقتصادی است، هفته ی آینده همه چیز روبراه خواهد شد .زندگی سعادتمندی است و از همه مهم تر ، به همان میزان که آزاد است بی معناست .
خریدن آزادی به قیمت بی معنایی ، قیمت گزافی نیست!
نشان دموکراتیک
#آلن_بدیو
ترجمه: #بابک_اکبری_فراهانی
خریدن آزادی به قیمت بی معنایی :
انسان دموکراتیک ، تنها در اکنون محض زندگی می کند و قانونی جز میل زودگذر ندارد . امروز یک غذای چرب و لذیذ به همراه شراب نوش جان می کند . فردا یک بودایی تمام عیار است ، روزه ی زاهدانه ، آب زلال و توسعه ی پایدار . دوشنبه ، به قصد داشتن اندامی مناسب ، ساعت ها بر روی یک دوچرخه ثابت رکاب میزند .سه شنبه ، تمام روز را می خوابد ، سپس دودی به بدن می زند و شکم چرانی مفصلی می کند . چهارشنبه ، قصد خود را برای مطالعه ی فلسفه اعلام می کند ، اما در نهایت ترجیح می دهد هیچ کاری انجام ندهد . روز پنج شنبه ، بر سر میز ناهار ، سیاست است که او را شعله ور می کند ، بر ضد نظر همسایه اش برمی آشوبد و از شدت خشم بالا و پایین می پرد ، و با همان شور غضب ناک علیه جامعه مصرفی و جامعه نمایش اعلام جرم می کند. شب ، به سینما می رود و به تماشای یک فیلم بسیار مزخرف درباره ی جنگ های قرون وسطایی می نشیند . به خانه بازمیگردد ، میخوابد و خواب می بیند که وارد مبارزه ی مسلحانه برای آزادسازی خلق های تحت ستم شده است . فردای آن روز ، در عین خماری به سر کار می رود و مذبوحانه می کوشد تا منشی دفتر مجاور را اغوا کند . او کسب و کار خوبی به هم خواهد زد ، این تضمین شده است ! سودهای کلان در انتظار اوست ! اما الآن تعطیلات آخر هفته است ،بحران اقتصادی است، هفته ی آینده همه چیز روبراه خواهد شد .زندگی سعادتمندی است و از همه مهم تر ، به همان میزان که آزاد است بی معناست .
خریدن آزادی به قیمت بی معنایی ، قیمت گزافی نیست!
نشان دموکراتیک
#آلن_بدیو
ترجمه: #بابک_اکبری_فراهانی
۶۶۴
۱۵ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.