ارمی فداکار

ارمی فداکار
پارت ۲۵

از دید یونجی :
من : واقعا قشنگه
یونگی با لباس های راحتی اومد بیرون از اتاق و همزمان جیمین دستشو از روی شونم برداشت و کرد توی جیبش
من با کنجکاوی گفتم: اممم من باید ک..کجا لباسام رو بزارم
نامجون با مهربونی گفت : بیا دنبالم تا بهت نشون بدم
من دنبالش رفتم
وقتی رسیدیم به اتاق نامجون گفت : بیا این اتاق توعه برای تو آماده کرده بودیم از قبل که اگه اومدی آماده باشه
اون اتاق......واقعا نمیدونستم چی بگم
اون اتاق خیلی خیلی قشنگ بود
من : ب..باورم نمیشه....این اتاق رو ب..برای من آماده کردین ؟
نامجون با کنجکاوی و لحنی که یکم ناراحت بود گفت : دوسش نداری ؟
من با خوشحالی گفتم : دوسش ندارم ؟ من ... من عاشقشم! خیلی قشنگه
به سمتش برگشتم که دیدم لبخندی به لب داشت
با لبخندش لبخندی به لبم اومد درست همونجوری که به عکساشون نگاه میکردم و با لبخندشون لبخند به لبم اومد
نامجون : خب خوشحالم خوشت اومده اعضا و من با وسواس این اتاق رو برات آماده کردیم
من : کامسامیداا
نامجون : من میرم بیرون تو هم لباساتو عوض کن بیا پیش ما
سری تکون دادم و رفت
هوووفف
واقعا اتاق قشنگیه
لباسام رو چیدم تو کمد لباسم و لوازم آرایشی میخواستم بزارم تو کشو اینه دراورم که دیدم یه عالم عطر و ادکلن جلوی آینه ست
کشو رو باز کردم که انواع اقسام لوازم آرایش توی کشو بود
باورم نمیشه اونا برای من.....
تق تق تق ( در زدن )
من : بله
جیهوپ : منم جیهوپ
رفتم سمت در و در رو باز کردم


ادامه دارد ...
دیدگاه ها (۴)

👀ویدیوی جدید از جین برای برند Dongwon

تمپا،آمریکا، بخاطر تور "RUNSEOKJIN_epTOUR" جین به رنگ بنفش د...

سلام به ارمی های عزیز امروز چند خبر جدید پیدا کردم که همش ما...

بیلبورد های تبلیغاتی جین برای IGIN در سئول

پارت ۶تق تق تق(مثلا صدای دره)نامی. کیه(سرد)منم بابا میشم بیا...

p۷واقعا چیکار باید بکنم؟! صدای داد و فریادشون میومدهعی.. پشت...

آن سوی آینه P36پیشش دراز کشیدم و از پشت بغلش کردم(ویو ا.ت ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط