پدرخوانده:)
پدرخوانده:)
پارت ²⁶
کوک ویو
اشتباه از من بود! باید زودتر میبردمش به دکتر...
• اقای جونگکوک؟
_ دکتر
• خب فکر کنم پرستار براتون توضیح داده! بچه به شکم چسبیده و وقت زیادی هم نداریم .. ایشون سابقه داشته ؟ زمینهی همچنین چیزی..
_ خب آره .. ما به مطب دکتر هم رفته بودیم ... اونجا هم بهمون گفتن که باید عمل شه.
• خب باید همونجا انجام میدادین الان کار سخت تره؛ البته اگه الان بتونیم به سریع ترین حالت عملش میکنیم..
_ باشه ...
کوک ویو
چند روزی باید اونجا میبودم ... پس از چند روز بالاخره تاریخ عمل معلوم شد ..
• تاریخ میشه ../../.. یعنی حدود ۲ روز بعد ..
_ این عمل ممکنه عوارض جانبی داشته باشه؟
• خب....آره ممکنه پس از این عمل تا چند ماه دچار شکم درد و بدن درد بشه ... چون عمل حساسیه
_ اها ... چند روز بعد از عمل میتونه مرخص شه؟
• حدودا تا ۱۵ روز
_ ۱۵؟ چقدر زیاد
• اگه بتونین توی خونه تجهیزات زیاد داشته باشین شاید بتونیم تا ۸ روز مرخصش کنیم
_ امم خب اره میتونیم..
• اوهوم..
صبح روزبعد ...
_ نمیدونم کی شب میشه و کی صبح ... کلا بیدارم و نگرانشم .. فردا عمله و واقعا نمسدونم باید چیکار گنممم؟ اون مرتیکهی عوضی واقعاا شیبالل...
کوک رف بیمارستان..
_ حالش بهتره؟
• هنوزم مثل قبله ... نبضش خوبه ولی هوشیاریش کمه ... بهش دارو بیهوشی میزنیم تا بتونه بهتر نفس بکشه ..
_ میتونم ببینمش؟
• متاسفم نه ... چونکه نباید خیلی دور و برش شلوغ باشه ..
_ اها باشه
کوک ویو
روی صندلی بیمارستان منتظر بودم و از پشت شیشه به ات نگاه میکردم ... که یهو صدای دستگاهی اومد
ددددییییینگگگ دددددیییییینگگگ
_ د..د..دکتر
• پرستار بدو
● اومدم قربان..
_ دکتر چیشده؟
• ضرب قلبش اومده پایین ، لطفا منتظر باشینن!
_ چ..چی؟ چیشدهههههههههههه؟
۲ ساعت بعد...
_ پرستاررر
● خب..
_ چیی؟
● نگرام نباشین تونستیم خونریزی رو متوقف کنیم
_ خونریزی؟
● بچه..
_ بچه چی؟
● بچه رو تونستیم با موفقیت سقط کنیم ... عمل انجام شد!
_ چیی؟ بالاخرههه؟
● بقیهی اعطلاعات رو دکتر بهتون میگن
_ اووهوم باشه
• عمل به خوبی پیش رفت حال خانم ات هم خوبه .. در عوض ص زوز عمل زودتر انجام شد ... دلیل صدا دادن دستگاه فقط مشکل دستگاه بود ... نگران نشین
_ ااهه خداروشکررر بخیر گذشت...
اینبار شرط رو کم میزارم چون دفعهی قبلی سریع شرط ها رو رسوندین؛
شرط:
۵ لایک
۱۰ کامنت
پارت ²⁶
کوک ویو
اشتباه از من بود! باید زودتر میبردمش به دکتر...
• اقای جونگکوک؟
_ دکتر
• خب فکر کنم پرستار براتون توضیح داده! بچه به شکم چسبیده و وقت زیادی هم نداریم .. ایشون سابقه داشته ؟ زمینهی همچنین چیزی..
_ خب آره .. ما به مطب دکتر هم رفته بودیم ... اونجا هم بهمون گفتن که باید عمل شه.
• خب باید همونجا انجام میدادین الان کار سخت تره؛ البته اگه الان بتونیم به سریع ترین حالت عملش میکنیم..
_ باشه ...
کوک ویو
چند روزی باید اونجا میبودم ... پس از چند روز بالاخره تاریخ عمل معلوم شد ..
• تاریخ میشه ../../.. یعنی حدود ۲ روز بعد ..
_ این عمل ممکنه عوارض جانبی داشته باشه؟
• خب....آره ممکنه پس از این عمل تا چند ماه دچار شکم درد و بدن درد بشه ... چون عمل حساسیه
_ اها ... چند روز بعد از عمل میتونه مرخص شه؟
• حدودا تا ۱۵ روز
_ ۱۵؟ چقدر زیاد
• اگه بتونین توی خونه تجهیزات زیاد داشته باشین شاید بتونیم تا ۸ روز مرخصش کنیم
_ امم خب اره میتونیم..
• اوهوم..
صبح روزبعد ...
_ نمیدونم کی شب میشه و کی صبح ... کلا بیدارم و نگرانشم .. فردا عمله و واقعا نمسدونم باید چیکار گنممم؟ اون مرتیکهی عوضی واقعاا شیبالل...
کوک رف بیمارستان..
_ حالش بهتره؟
• هنوزم مثل قبله ... نبضش خوبه ولی هوشیاریش کمه ... بهش دارو بیهوشی میزنیم تا بتونه بهتر نفس بکشه ..
_ میتونم ببینمش؟
• متاسفم نه ... چونکه نباید خیلی دور و برش شلوغ باشه ..
_ اها باشه
کوک ویو
روی صندلی بیمارستان منتظر بودم و از پشت شیشه به ات نگاه میکردم ... که یهو صدای دستگاهی اومد
ددددییییینگگگ دددددیییییینگگگ
_ د..د..دکتر
• پرستار بدو
● اومدم قربان..
_ دکتر چیشده؟
• ضرب قلبش اومده پایین ، لطفا منتظر باشینن!
_ چ..چی؟ چیشدهههههههههههه؟
۲ ساعت بعد...
_ پرستاررر
● خب..
_ چیی؟
● نگرام نباشین تونستیم خونریزی رو متوقف کنیم
_ خونریزی؟
● بچه..
_ بچه چی؟
● بچه رو تونستیم با موفقیت سقط کنیم ... عمل انجام شد!
_ چیی؟ بالاخرههه؟
● بقیهی اعطلاعات رو دکتر بهتون میگن
_ اووهوم باشه
• عمل به خوبی پیش رفت حال خانم ات هم خوبه .. در عوض ص زوز عمل زودتر انجام شد ... دلیل صدا دادن دستگاه فقط مشکل دستگاه بود ... نگران نشین
_ ااهه خداروشکررر بخیر گذشت...
اینبار شرط رو کم میزارم چون دفعهی قبلی سریع شرط ها رو رسوندین؛
شرط:
۵ لایک
۱۰ کامنت
۵.۶k
۲۵ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.