دختر جان، پسر جان وسط دلبری کردن هات یه لحظه مکث کن، مکث
دختر جان، پسر جان وسط دلبری کردنهات یه لحظه مکث کن، مکث کن و از خودت بپرس راست راستی میخوام عاشقم بشه؟ واقعا میخوام بهم دل ببنده؟ می ارزم با یادم رویا ببافه؟ میتونم معشوق خوبی باشم؟
یا فقط دارم دلبری میکنم که یکی به کلکسیون سینهچاکها اضافه کنم؟ یا فقط میخوام خدایگان "دل بردن و جاخالی دادن" باشم؟ یا فقط میخوام هیچ حریفی رو خاک نشده باقی نذارم؟
به بقیه رحم کن دختر جان، به بقیه فکر کن پسر جان! بعضیا معصومانه تو رو و "دوستت دارمِ" تو رو باور میکنن...
انقدر با لقب "عوضیِ دوست داشتنی" حال نکن، خاطره تلخ یکی و نفرت ماندگار دیگری نشو...
معشوق بودن مسئولیت میاره.
قراره بخشی از تاریخچه زندگی کسی بشی... قراره خنده به لبش بیاری، قراره به خاطرت یه چشمش اشک بشه و یه چشمش خون...
نگو چشمش کور... وسط دلبری کردنهات یه کم مکث کن!
یا فقط دارم دلبری میکنم که یکی به کلکسیون سینهچاکها اضافه کنم؟ یا فقط میخوام خدایگان "دل بردن و جاخالی دادن" باشم؟ یا فقط میخوام هیچ حریفی رو خاک نشده باقی نذارم؟
به بقیه رحم کن دختر جان، به بقیه فکر کن پسر جان! بعضیا معصومانه تو رو و "دوستت دارمِ" تو رو باور میکنن...
انقدر با لقب "عوضیِ دوست داشتنی" حال نکن، خاطره تلخ یکی و نفرت ماندگار دیگری نشو...
معشوق بودن مسئولیت میاره.
قراره بخشی از تاریخچه زندگی کسی بشی... قراره خنده به لبش بیاری، قراره به خاطرت یه چشمش اشک بشه و یه چشمش خون...
نگو چشمش کور... وسط دلبری کردنهات یه کم مکث کن!
۱۰۵.۶k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰