ازدواج اجباری

ازدواج اجباری

پارت 3

استیو:هییییی سلام گایزه خبررررر 🤪

کلارا :سلام سانامی! خوبی؟؟

لیدی :هی ماهم اینجا آدمیمااااا

مکس :خوب حالا اینقدر زر زر نکنین.

سانامی از کنارشون خیلی سرد رد شو دو رفت نشست رو صندلی.

بچه دورش جمع شدن و کلی سوال پیچش کردن تو این 3 روزه چش شده.
اما سانامی دریغ از یه کلمه.
اون از قضیه به هیچکس هیچی نمی گفت.

معلم وارد کلاس شد.
اما بچه ها هنوز از پرسیدن دست بر نداشتن.

سانامی :گایز معلم، برید جاتون.
ولی اونا به چپشون حساب نکردن.

( مکس، استیو، کلارا، لیدی، جیمین، سانامی، جزو پول دار ترین بچه ها تو کل کره بودن . پس حتی معلم ها هم باهاشون کاری نداشتن)

با صدای اوهوم کسی همهی بچه ها از جا پریدن.

خوب معلومه جیمین بود.

جیمین برخلاف اونا بیشتر تو خودش بود و با کسی کاری نداشت.
همه دخترای مدرسه روش کراش بودن ، برخلاف مکس و استیو . 🥰

جیمین صورتشو نزدیک صورت سانامی برد .
سانامی قرمز شد. نمی دوست داره چه اتفاقی میفته.

بچه های کلاس :جیییییییییییغ.

+چه بهم میاااااان
-عررررررر کاش مام ازین شانسا داشتیم
+دو زوج خاااااص
و.....

سانامی : چ... چ.. چی کار میکنی؟؟ 😵
دیدگاه ها (۱)

گایز مرسی از حمایتتون ❤خوشحالم خوشتون اومد

بچه ها پارت 3 لایکاش بره تا 10 تا پارت 4 رو میزارم 😊لایک هم ...

ازدواج اجباری پارت 2 بالاخره یکی پیش قدم شد و اون سکوت و جو ...

هلو گایز بچه ها دارم رمان مینویسم امید وارم خوشتون بیاد فعلا...

#چرا_ما4اریکا:مرتیکه هیززززز(داد) کوک:(پوزخند) داشت بهم کیف ...

فیک عشق ابدی

رمان جیمین

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط