عشق تنها سخن از شعر و غزلخوانی نیست

عشق تنها سخن؛ از شعر و غزلخوانی نیست..
بجز از مُهرِ وفــــا ؛بـــــــر سرِ پیشانی نیست...

دل که دادی؛ دگــــــــر این راه ندارد برگشت..
انتخابی که در آن؛ جـــــای پشیمانی نیست..

جمله در حسرتِ ؛یک خوشه ز کِشتِ عشقیم..
لیک "در دهکــــده ی عشق، فراوانی" نیست..

گفتم از عشق بگـــو، گفت بدان ای هشیار..
"عشق آنگونه که ؛میدانم و میدانی نیست"..

گفتمش باز بگو، عشق چه میباشد، گفت؟
دل به تنگ آمده و وقتِ ؛سخنرانی نیست
دیدگاه ها (۱)

-----------------------سفرهای تنهایی همیشه بهترندکنار یک غری...

جهانی را به هم می ریزی از دلبر شدن هایتاز این رعنا، از این غ...

به دلهای رقیب و من نشانی مشترک خوردهکه او هم با همین لبخند ز...

من مسیری تازه می دانم, به دنبالم بیااز خدا و عشق میخوانم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط