قرار بود فردا شب درستش کنم اما خب از اونجایی که عادت ندا

قرار بود فردا شب درستش کنم. اما خب از اونجایی که عادت ندارم کاری رو به فردا بندازم با اینکه خیلی رو فرم نبودم و مامانم هی گفت دیگه دیره ولی از غروب دست به کار شدم😊✌
شاید ظاهرش خیلی شیک نباش ولی خوشمزه‌س. جای تک تکتون سبز😃
دیدگاه ها (۲۰)

به تو از دور سلام به سلیمانِ جهان از طرف مور سلامبه #حسی...

این زلف پریشان ڪه پریشان ڪن دلهاست،با شانه پریشان شده، ...

مثل یڪ مُرده ڪه یڪ مرتبه جان میگیرد دلم از بُردن نامت هیجان ...

من احب لله وابغض لله واعطی لله فهو ممن کمل ایمانههرکه برای خ...

سلام بانوهای من ✨نمیدونم چرا ولی ویسگونم خرابه شده بود ، فک ...

🦋 Wounded butterfly 🦋part 10دیگه تقریبا داشت هوا رو به تاریک...

پارت هجدهم امگای شیرین من 🌷 جونگکوک اولش شوکه بود ولی از تهی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط