خوب ه گوش بدهی صدایش را میشنوی

خوب ڪه گوش بدهی صدایش را میشنوی
آستین گرمکن اش با همه حرف میزند
میگوید زمستان بوده
و شاید برف هم باریده تا بالای پوتین هایش
اینکه شاید همانجا تیر خورده و افتاده
میان دریایی از برف
ساعتها بی جان وبی حرکت و خونین
آستین گرمکن اش اما نمیگوید
که جوانی رعنا بود با موهای پر پشت مشکی
که هنوز مادرش منتظرش باشد
که شاید پدرش ارزو به دل رفته باشد
که دستش در روز قیامت یقه خیلی هارا میگیرد ... خیلی ها
دیدگاه ها (۱)

شما عادتـــ بہ سر باختن داشتیناز آن روز ڪہ فرق اول مظلوم عال...

❦ آبــ را بستہ بودند بہ رگبار بچہ ها را درو مۍڪردند یڪیشان ت...

روزتـان بےنظیـردرها براے ڪسانـےگشـوده میشوندڪه جـسارت در زدن...

🌷 نگاه گنبه #بیکران، به کهکشانبه قابِ مــ🌝 ـاه و آسِمانبه رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط