part9
part9
دیگه هوا داشت تاریک میشد و ماعم تقریبا نصف بیشتر وسایلا رو سوار شده بودیم
+هوووو خیلی خوش گذشت
÷بچه ها میگم بعد مدرسه بریم سفر فردا اخرین روزه
+وای گفتی خیلی دلم سفر میخواست
_منم میام
×منم هستم
_میگم با چی میریم
+بنظرم اول بریم یچیز بخوریم اونجا حرف بزنیم
×ارهه خیلی گشنمه
÷یه کافه رستوران میشناسم
......کافه رستوران.......
+من پاستا میخوام شماها چی؟
همه:منم همون
گارسون:و نوشیدنی
_شراب هانوِرا(من در اوردی)
گارسون:تا ۱۵ دقیقه دیگه امادست
÷خب میگم با چی بریم؟
×ماشین شخصی؟اتوبوس؟قطار؟هواپیما؟
+اخه ک*خل ماشین داریم ما؟یا اینکه گواهینامه داریم؟
÷هوم راست میگی
_میگم با قطار بریم
×برای فردا ۴ تا بلیط گرفتم برای ساعت ۷
+عالیه
گارسون:بفرمایید(غذا رو اوردن)
......۱ ساعت بعد.......
+×گشنم بودا
+شت چه هماهنگ
_جیمین من امشب میام خونه تو بخوام
÷دور شو از من صگگ
_یعنی ریدم تو مغز منحرفت
÷گگگگگگگ
÷خب حالا چرا میخوای بیای
×با بابام دعوام شده
÷باوشه
+من حوصله خونه رو ندارم
×شما میای خونه من
+پیژامه پارتی
×یهههههه
پسرا رفتن خونه جیمین
ماهم راه افتادیم خونه میچا
تو راه کلی خوراکی و ۲ تا بسته نودل خریدیم با دوکبوکی
رسیدیم خونه که میچا گفت
×سریال ببینیم؟
+چی ببینیم؟
×زن قوی دو بونگ سون چطوره؟
+نه
×پس چی
+نظرم عوض شد همونو ببینیم زیاد تعریفشو شنیدم
تقریبا ساعتای ۵ صبح بود که خوابمون برد و سریالم تموم شد
وقتی بیدار شدیم ساعت ۵ غروب بود
+جییییییییغ
×چتهههههه
+ساعت پنجهههههه
×ما که ۵ خوابیدیم
+۵ غروب
×جییییییغ
+از مدرسه خواب موندیم این به درک روز اخر مهم نبود ۲ ساعت دیگه باید بریم پیش پسرا که بریم سوار قطار شیم
×برو خونتون چمدونتو ببند منم اماده شم
+خدافظ
......۵ دقیقه بعد.......
خب اول وسایل اماده میکنم
یه ۸ دست لباس+۸ دست لباس زیر+لوازم ارایش+حوله+مسواک+سشوار+شونه+۸ تا کش+ ۲ تا کتونی و ۲ تا کفش پاشنه بلند+شارژر +پاوربانک+۳ تا قاب گوشی
خب تموم شد
ساعت ۵:۴۰ دقیقه بود
رفتم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم اومدم بیرون و حاظر شدم(عکس لباسو میزارم) موهامو از بالا بستم
زدم بیرون ساعت ۶:۳۰بود از سر راه یکم خوراکی واسه تو راه گرفتم و رفتم ایستگاه. منو میچا با هم رسیدیم
+ما اومدیم
خب بریم هممون سوار شدیم تقریبا ۳۰ ساعتی میشد که سوار شده بودیم
که یهو
یه پارت طولانی جبران این چند وقت که نبودم :)
دیگه هوا داشت تاریک میشد و ماعم تقریبا نصف بیشتر وسایلا رو سوار شده بودیم
+هوووو خیلی خوش گذشت
÷بچه ها میگم بعد مدرسه بریم سفر فردا اخرین روزه
+وای گفتی خیلی دلم سفر میخواست
_منم میام
×منم هستم
_میگم با چی میریم
+بنظرم اول بریم یچیز بخوریم اونجا حرف بزنیم
×ارهه خیلی گشنمه
÷یه کافه رستوران میشناسم
......کافه رستوران.......
+من پاستا میخوام شماها چی؟
همه:منم همون
گارسون:و نوشیدنی
_شراب هانوِرا(من در اوردی)
گارسون:تا ۱۵ دقیقه دیگه امادست
÷خب میگم با چی بریم؟
×ماشین شخصی؟اتوبوس؟قطار؟هواپیما؟
+اخه ک*خل ماشین داریم ما؟یا اینکه گواهینامه داریم؟
÷هوم راست میگی
_میگم با قطار بریم
×برای فردا ۴ تا بلیط گرفتم برای ساعت ۷
+عالیه
گارسون:بفرمایید(غذا رو اوردن)
......۱ ساعت بعد.......
+×گشنم بودا
+شت چه هماهنگ
_جیمین من امشب میام خونه تو بخوام
÷دور شو از من صگگ
_یعنی ریدم تو مغز منحرفت
÷گگگگگگگ
÷خب حالا چرا میخوای بیای
×با بابام دعوام شده
÷باوشه
+من حوصله خونه رو ندارم
×شما میای خونه من
+پیژامه پارتی
×یهههههه
پسرا رفتن خونه جیمین
ماهم راه افتادیم خونه میچا
تو راه کلی خوراکی و ۲ تا بسته نودل خریدیم با دوکبوکی
رسیدیم خونه که میچا گفت
×سریال ببینیم؟
+چی ببینیم؟
×زن قوی دو بونگ سون چطوره؟
+نه
×پس چی
+نظرم عوض شد همونو ببینیم زیاد تعریفشو شنیدم
تقریبا ساعتای ۵ صبح بود که خوابمون برد و سریالم تموم شد
وقتی بیدار شدیم ساعت ۵ غروب بود
+جییییییییغ
×چتهههههه
+ساعت پنجهههههه
×ما که ۵ خوابیدیم
+۵ غروب
×جییییییغ
+از مدرسه خواب موندیم این به درک روز اخر مهم نبود ۲ ساعت دیگه باید بریم پیش پسرا که بریم سوار قطار شیم
×برو خونتون چمدونتو ببند منم اماده شم
+خدافظ
......۵ دقیقه بعد.......
خب اول وسایل اماده میکنم
یه ۸ دست لباس+۸ دست لباس زیر+لوازم ارایش+حوله+مسواک+سشوار+شونه+۸ تا کش+ ۲ تا کتونی و ۲ تا کفش پاشنه بلند+شارژر +پاوربانک+۳ تا قاب گوشی
خب تموم شد
ساعت ۵:۴۰ دقیقه بود
رفتم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم اومدم بیرون و حاظر شدم(عکس لباسو میزارم) موهامو از بالا بستم
زدم بیرون ساعت ۶:۳۰بود از سر راه یکم خوراکی واسه تو راه گرفتم و رفتم ایستگاه. منو میچا با هم رسیدیم
+ما اومدیم
خب بریم هممون سوار شدیم تقریبا ۳۰ ساعتی میشد که سوار شده بودیم
که یهو
یه پارت طولانی جبران این چند وقت که نبودم :)
۲.۸k
۲۷ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.