دوست دارم رد شدن از کوچه ی پاییز را

دوست دارم رد شدن از کوچه ی پاییز را
دوست دارم این دل انگیزِ ملال انگیز را

آسمان سرخ است چون جامِ شراب و ابرِ مست
بر زمین می ریزد این پیمانه ی لبریز را

خاطرات مُرده سَر از سینه بر می آورند
تا ببینی پیشِ چشمت روزِ رستاخیز را

برگ ها خود را می اندازند زیرِ پایمان
تا بفهمانند با خواهش به ما یک چیز را:

"وقت تنَگ است وُ به رویِ عشق در باید گشود"
دوست دارم با تو من پاییز را؛ پاییز را...

مهزاد رازی
دیدگاه ها (۱)

الذى إبتكر العناق كان أخرساً، أراد أن يقولكل شي دفعة واحدةآن...

من فقط اینو می دونم که آخرای #پاییز بود ...درست همین موقع ها...

هرچه می گویم من از این عشق؛ تکراریست، نه؟حرفِ تکراری زدن؛ یک...

🥀⚜🍁میانِ چهارچوبِ ...؟🥀⚜🍁امنِ آغوشِ مردانه ات ...!🥀⚜🍁میشود ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط