هزاران چشم یعقوب

هزاران چشم یعقوب
کور گشته از فراغت
نمی آید چرا
پیراهنت بر سوی کنعان
دیدگاه ها (۱)

خیمه عشق تو بر دشت دلمسایبان آرزوهای من استیابن الزهرا این ف...

السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج)

می تپد قلب زمین همبا صدای پای توعشق با نام شما زاده شدهبه کا...

روز ها از پی هم می گذرد وخبری از آمدنت نمی شودتا کی بایدسر د...

امشب بگو ای ماه من، مهتاب کوی کیستی؟دل بر کجا بنهاده ای ،مجذ...

حکایت مرد و دام پزشک:روزی روزگاری یک مرد دچار چشم درد شدیدی ...

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط