کساینکندکه دل از یارخویش بردارد

کس‌این‌کندکه دل از یار‌خویش بردارد
مگرکسی‌که دل‌ازسنگ سخت‌تر دارد

که‌گفت‌من خبری‌دارم از حقیقت‌عشق
دروغ گفت گر از خویشتن خبر دارد

هلاکِ ما به بیابان عشق خواهد بود
کجاست مرد، که با ما سر سفر دارد

گر از مقابله شیر آید از عقب شمشیر
نه عاشقست که اندیشه از خطر دارد

و گر بهشت مصور کنند عارف را
به غیر دوست نشاید که دیده بردارد

دریغ پای که بر خاک می‌نهد معشوق
چرا نـه بـر سر و چشم ما گـذر دارد

نظر به روی تو انداختن حرامش باد
که جز تو در همه عالم کس دگر دارد
دیدگاه ها (۲)

لَب به اِحساس زَدَم مَست شُدَم فَهمیدَم«شاعِران مَست تَری...

ز دست کوته خود زیر بارمکه از بالابلندان شرمسارممگر زنجیر موی...

آخر هفته دلم تنگ تر از هر روز استجمعه ها پای دلم لَنگ تر از ...

لطف کن لب های خود را بیش از این"قرمز"نکنرحم کن بر این دل است...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط