سناریو

سناریو

درخواستی

وقتی دوستت بهت میگه ایشالا یه جوری به فا.ک بری که دیگه نتونی پاشی

نامجون : هوووووی من سه تا کتاب همراهم دارم میتونم بزنم تو سرت تا دیگه نتونی پاشی

جین : همچنین ( خیلیییی خیلیییییی خلاصه و مفید😂😂 )

شوگا ببین یه بار دیگه درو ور ات پیدات شه تیکه تیکت میکنم فهمیدی

جیهوپ : ببین درسته من آدم مهربونیم ولی کسی حق ندارد با ات اینجوری حرف بزنه ( اوه اوه اوه چه خشمگین😂)

جیمین : تو کیه ات هستی
دوست ات : من دوست ات هستم
جیمین : تو ........ ات هم نیستی
دوست ات : 😐

تهیونگ : چی گفتی یکم بلنتر بگو نشنیدم
دوست ات : هه هه منکه چیزی نگفتم 😅😅
تهیونگ : هوم خوبه

جونگ کوک : شیر موز ریخت رو سرش 😐😂

خوشحال میشم لایک کنید و نظرتون رو بگید 💙 💙

🌼 Kim sori 🌼
دیدگاه ها (۲)

سناریو وقتی رو سرشون آب سرد میریزی نامجون : (درحال کتاب خوند...

سناریو درخواستی وقتی بارداری و بهشون ویار داری نامجون : ای ب...

فیک عاشقانه های زیر بارون 💙🌧️صبح زود با صدای بارون بیدار شدم...

چرا حرف منو باور نمیکنی

سناریو (درخواستی) وقتی ۱۴ سالته و اونا برادر بزرگترتن و بعد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط