قیام امام حسین علیه السلام
#قیام_امام_حسین_علیه_السلام
روز عاشورا روزی بود که بهترینها و بدترینهای روزگار روبروی هم ایستادند و وقتی آن روز تمام شد و بعد از مدتی وقتی مردم جزئیات این نبرد و مسائل پیرامونش را شنیدند ,به حق بودن امام علیه السلام و باطل بودن یزید پی بردند.
امام علیه السلام میخواستند این مسائل را به مردم خوابزده ی آن روز و امروز بفهمانند که ببینید وقتی پای خدا و حق در میان است منِ امام حسین همه چیزم را فدا میکنم، پس بدانید که به شوق رضایت خدا و امید به ثواب الهی اینکار را انجام دادم و این مسائل حق است و خواهد رسید، پس در ایمانتان به خدا و قیامت محکم باشید و نگویید از کجا معلوم....
امام حسین علیه السلام وقتی در شب عاشورا بیعت را از مردم برداشتند، چراغها را خاموش کردند و فرمودند هر کس میخواهد برود، و جز عده ی کمی همگی رفتند.
آنها افراد سست و بی استقامت و دنیا دوستی بودند که دیدند از این جنگ چیزی جز مرگ نصیبشان نمیشود و چون ایمان محکمی نداشتند و شهادت در راه خدا را اوج خوشبختی و سعادت نمیدیدند، نتوانستند سختی یک روزه و بلکه چند ساعته را تحمل کنند و به اوج کمال برسند.
وقتی اینها رفتند امام حسین علیه السلام از یارانشان پرسیدند چرا نرفتید، هر کدام مطالبی را گفتند که نشان از ایمان بالا و وفاداری آنها بود.
آنان در پاسخ امام چنین گفتند: در این صورت اگر از ما سؤ ال شود که چرا دست از مولا و پیشواى خود برداشتید چه بگوییم؟ نه، به خدا سوگند! هیچگاه چنین کارى را انجام نخواهیم داد بلکه ثروت و جان و فرزندانمان را فداى راه تو کرده و تا آخرین مرحله در رکاب تو جنگ خواهیم کرد.
حضرت فرمودند: من یاران و اصحابی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیتی وفادارتر و صدیقتر از اهل بیت خود ندیدم.
بعد حضرت فرمودند بین دو انگشت مرا نگاه کنید، هر کدام از افراد مقام و جایگاه خود را از بین دو انگشت امام، در بهشت را دیدند.
امام حسین علیه السلام با قیامشان و برخوردی که با افراد داشتند و غربال و گلچین نمودن یارانشان، راه سعادت و کلیدهای رمز و موفقیت را به بشر دادند.
روز عاشورا روزی بود که بهترینها و بدترینهای روزگار روبروی هم ایستادند و وقتی آن روز تمام شد و بعد از مدتی وقتی مردم جزئیات این نبرد و مسائل پیرامونش را شنیدند ,به حق بودن امام علیه السلام و باطل بودن یزید پی بردند.
امام علیه السلام میخواستند این مسائل را به مردم خوابزده ی آن روز و امروز بفهمانند که ببینید وقتی پای خدا و حق در میان است منِ امام حسین همه چیزم را فدا میکنم، پس بدانید که به شوق رضایت خدا و امید به ثواب الهی اینکار را انجام دادم و این مسائل حق است و خواهد رسید، پس در ایمانتان به خدا و قیامت محکم باشید و نگویید از کجا معلوم....
امام حسین علیه السلام وقتی در شب عاشورا بیعت را از مردم برداشتند، چراغها را خاموش کردند و فرمودند هر کس میخواهد برود، و جز عده ی کمی همگی رفتند.
آنها افراد سست و بی استقامت و دنیا دوستی بودند که دیدند از این جنگ چیزی جز مرگ نصیبشان نمیشود و چون ایمان محکمی نداشتند و شهادت در راه خدا را اوج خوشبختی و سعادت نمیدیدند، نتوانستند سختی یک روزه و بلکه چند ساعته را تحمل کنند و به اوج کمال برسند.
وقتی اینها رفتند امام حسین علیه السلام از یارانشان پرسیدند چرا نرفتید، هر کدام مطالبی را گفتند که نشان از ایمان بالا و وفاداری آنها بود.
آنان در پاسخ امام چنین گفتند: در این صورت اگر از ما سؤ ال شود که چرا دست از مولا و پیشواى خود برداشتید چه بگوییم؟ نه، به خدا سوگند! هیچگاه چنین کارى را انجام نخواهیم داد بلکه ثروت و جان و فرزندانمان را فداى راه تو کرده و تا آخرین مرحله در رکاب تو جنگ خواهیم کرد.
حضرت فرمودند: من یاران و اصحابی بهتر از یاران خود ندیدم و اهل بیتی وفادارتر و صدیقتر از اهل بیت خود ندیدم.
بعد حضرت فرمودند بین دو انگشت مرا نگاه کنید، هر کدام از افراد مقام و جایگاه خود را از بین دو انگشت امام، در بهشت را دیدند.
امام حسین علیه السلام با قیامشان و برخوردی که با افراد داشتند و غربال و گلچین نمودن یارانشان، راه سعادت و کلیدهای رمز و موفقیت را به بشر دادند.
۱.۵k
۳۰ مرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.