لباسم رو پوشیدم آماده شدم آرایش کردم و موهامو باز گذاشتم
لباسم رو پوشیدم آماده شدم آرایش کردم و موهامو باز گذاشتم و رفتم پایین
(ویو ته )
من قبل ا.ت حموم کردم لباسام رو پوشیدم
اماده شدم تو اتاق مامان بابام رفتم پایین دیجه هم امد بود نوشیدنی هام رسیده بودن که سفارش دادم
(ویوکوک)
بعد این که حوله رو به ا.ت دادم یکم گشتم تو خونه رفتم دنبال ته رفتم پیشش
کوک:خوب کارا خوب پیش میره
ته:اره به لطف ا.ت
که ا.ت هم امد خیلی خوگل بود تا حالا تو این لباس ندیده بودمش محوش شدم
ا.ت:پسرا خوشگل شدم (با لحنه کیوت)
ته:اره خیلی
کوک:اره خوشگل شدی
ا.ت:ممنون
بقیه همکلاسی هامونم امدن به غیر از سولی
ا.ت:سولی نیومده
ته:دعوتش نکردم
ا.ت:حتمن عصبی میشه
ته:مهم نی
سو جنی و سوک هون هم امدن
سو:ا.ت این تویی چقدر خوشگل شدی
ا.ت:نه من عمه ا.ت هستم ا.ت رفته دستشویی
سوک هون:چقدر جون موندی
ا.ت:میزنماتا
جنی:تو رو خدا اینجا دعوا نکنین
کوک:این دوتا همیشه باهن دعوا میکنن
جنی:اره بابا ۱۰۰بار تاحالا جنگ جهانی اتفاق افتاد بخاطر این دوتا
ته:یبارم ا.ت با کوک جنگ جهانی رو شروع کرد😂
کوک:هرهر
سو:بچه ها بسه دیگه برم نوشیدنی بقولیم
ا.ت:هر کاری هم کنی نمی تونی مثل من کیوت باشی(خیلی کیوت گفت)
جنی :بابا باشه بریم
رفیتم نوشیدنی ها رو مثل بار پشت یه مز چیده بودن من نوشیدنی بدون الکل سفارش دادم ولی بقیه الکل دار ویسکی این جور چیزا سفارش دادن
کوک:تو شراب نمی خوری
ا.ت:نه
جنی:ا.ت هیچوقت نخورده
ته:واقعن پس امروز بخور
ا.ت:نمی خوام
کوک :بخور دیگه نی نی کو چولو
ا.ت:اوووف باشه
یه ویسکی خوردم یکم تلخ بود همش بهم میگفتن بیشتر بخور ۱۰ تا خوردم بقیه رفتن برقصن من رو یکی از صندلی ها نشستم حالم خوب نبود
ته:خوبی ا.ت
ا.ت:اره باب خیلی هم خوبم منم می خوام برقصم صبر کن تو کی هستی ته یا کوک
ته:اووف
ا.ت:اهان کوکی نه ته نه کوک نه ته نه کوک
هیونجین
ته:تهیونگم
ا.ت:تهیونگ دیگه کیه تو دوست ته هستی
اصن ته رو میشناسی (داشم تو دیگه خیلی مستی😂)
ته:بیا بریم حالت خو نیست
ا.ت:نه خیلی هم خوبم می خوام برقصم
ته باز و ا.ت میگره میبره اتاق خوابش تا بخوابه وقتی ا.ت میزاره رو تخت ولی خودشم میوفته روش می خواد ته قصد بدی نداشت می خواست بلند شه که ا.ت یعه ته رو میکشه و به خودش نزدیک میکنه
ا.ت:وایسا کجا میری خوشگله
ا.ت لب هاش و می چسپونه با لب ها ا.ت
ا.ت با اشتیاق میبوسه ته هم از خود بی خود شد باهاش ادامه داد و رون پای ا.ت رو فشار میداد
(ویو کوک)
داشتم تنهایی میرقصیدم که یادم افتاد موقعی که رفتم اتاق ته به ا.ت حوله بدم گوشیم رو جا گذاشتم رفتم طبقه بالا گوشیم رو بیارم وقتی در و باز کردم چیز یکه دیدم خیلی وحشتاناک بود حتی تصورش هم نمی کردم که دوست صمیمی با دختری که دوسش دارم اینکارو کنه
داشتم ا.ت رو میبوسیدم رفتم سراغ گردنش
که چشمم خورد با کوک
ته از روی ا.ت بلند میشه
ته:اونطوری که فکر میکنی نیست
کوک:نمی خواد خودم دیدم چجوری می بوسیدیش
کوک چشماش پرو اشک میشه و میره پایین
و......
(موادکش بدبخت)
بچه ها بخاطر این گذاشتم چون ۵۰۰تایی شدم وگرنه تا شرط نمیرسید نمی ذاشتم
شرط
لایک۲۶
کامنت۵۰
(ویو ته )
من قبل ا.ت حموم کردم لباسام رو پوشیدم
اماده شدم تو اتاق مامان بابام رفتم پایین دیجه هم امد بود نوشیدنی هام رسیده بودن که سفارش دادم
(ویوکوک)
بعد این که حوله رو به ا.ت دادم یکم گشتم تو خونه رفتم دنبال ته رفتم پیشش
کوک:خوب کارا خوب پیش میره
ته:اره به لطف ا.ت
که ا.ت هم امد خیلی خوگل بود تا حالا تو این لباس ندیده بودمش محوش شدم
ا.ت:پسرا خوشگل شدم (با لحنه کیوت)
ته:اره خیلی
کوک:اره خوشگل شدی
ا.ت:ممنون
بقیه همکلاسی هامونم امدن به غیر از سولی
ا.ت:سولی نیومده
ته:دعوتش نکردم
ا.ت:حتمن عصبی میشه
ته:مهم نی
سو جنی و سوک هون هم امدن
سو:ا.ت این تویی چقدر خوشگل شدی
ا.ت:نه من عمه ا.ت هستم ا.ت رفته دستشویی
سوک هون:چقدر جون موندی
ا.ت:میزنماتا
جنی:تو رو خدا اینجا دعوا نکنین
کوک:این دوتا همیشه باهن دعوا میکنن
جنی:اره بابا ۱۰۰بار تاحالا جنگ جهانی اتفاق افتاد بخاطر این دوتا
ته:یبارم ا.ت با کوک جنگ جهانی رو شروع کرد😂
کوک:هرهر
سو:بچه ها بسه دیگه برم نوشیدنی بقولیم
ا.ت:هر کاری هم کنی نمی تونی مثل من کیوت باشی(خیلی کیوت گفت)
جنی :بابا باشه بریم
رفیتم نوشیدنی ها رو مثل بار پشت یه مز چیده بودن من نوشیدنی بدون الکل سفارش دادم ولی بقیه الکل دار ویسکی این جور چیزا سفارش دادن
کوک:تو شراب نمی خوری
ا.ت:نه
جنی:ا.ت هیچوقت نخورده
ته:واقعن پس امروز بخور
ا.ت:نمی خوام
کوک :بخور دیگه نی نی کو چولو
ا.ت:اوووف باشه
یه ویسکی خوردم یکم تلخ بود همش بهم میگفتن بیشتر بخور ۱۰ تا خوردم بقیه رفتن برقصن من رو یکی از صندلی ها نشستم حالم خوب نبود
ته:خوبی ا.ت
ا.ت:اره باب خیلی هم خوبم منم می خوام برقصم صبر کن تو کی هستی ته یا کوک
ته:اووف
ا.ت:اهان کوکی نه ته نه کوک نه ته نه کوک
هیونجین
ته:تهیونگم
ا.ت:تهیونگ دیگه کیه تو دوست ته هستی
اصن ته رو میشناسی (داشم تو دیگه خیلی مستی😂)
ته:بیا بریم حالت خو نیست
ا.ت:نه خیلی هم خوبم می خوام برقصم
ته باز و ا.ت میگره میبره اتاق خوابش تا بخوابه وقتی ا.ت میزاره رو تخت ولی خودشم میوفته روش می خواد ته قصد بدی نداشت می خواست بلند شه که ا.ت یعه ته رو میکشه و به خودش نزدیک میکنه
ا.ت:وایسا کجا میری خوشگله
ا.ت لب هاش و می چسپونه با لب ها ا.ت
ا.ت با اشتیاق میبوسه ته هم از خود بی خود شد باهاش ادامه داد و رون پای ا.ت رو فشار میداد
(ویو کوک)
داشتم تنهایی میرقصیدم که یادم افتاد موقعی که رفتم اتاق ته به ا.ت حوله بدم گوشیم رو جا گذاشتم رفتم طبقه بالا گوشیم رو بیارم وقتی در و باز کردم چیز یکه دیدم خیلی وحشتاناک بود حتی تصورش هم نمی کردم که دوست صمیمی با دختری که دوسش دارم اینکارو کنه
داشتم ا.ت رو میبوسیدم رفتم سراغ گردنش
که چشمم خورد با کوک
ته از روی ا.ت بلند میشه
ته:اونطوری که فکر میکنی نیست
کوک:نمی خواد خودم دیدم چجوری می بوسیدیش
کوک چشماش پرو اشک میشه و میره پایین
و......
(موادکش بدبخت)
بچه ها بخاطر این گذاشتم چون ۵۰۰تایی شدم وگرنه تا شرط نمیرسید نمی ذاشتم
شرط
لایک۲۶
کامنت۵۰
۱۹.۵k
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.