خلاصه لایو جیمینی : 😍
خلاصه لایو جیمینی : 😍
سلام به همگی! لطفا اجازه بدید صبر کنید من برم ریموت کولر رو بیارم الان میام .
آه یکم دیر اومدم ؟ درسته! ببخشید .
دستم چی شده ؟صدمه دیده .... نه نه من به دستم صدمه نزدم موقع تمرین اینطور شد . سر ورزش یکم خراش برداشت چیز جدی نیست .
بعد از مدت ها رفتم سر کارم و این کار دیور بود من همتون رو دیدم ، دیدم که اومدید به دیدنم از همگی ممنونم . خیلی خوب بود . من خیلی استرس داشتم (درباره استرسش قبل لایو موقعی که دیور بود پست کرد ) اما وقتی شما رو دیدم یاد اون روز ... نمیدونم ... فرانسه بود یا امریکا ؟ به هر حال یاد اون موقع افتادم خیلی از شماها اومدید ولی من نتونستم همه رو ببینم . خیلی سخت بود برم بگم سلام ! من سفیر دیورم ( خنده ای ریز میزنه )
من روی موسیقی هم کار کردم . من میخوام رشد کنم و تو کنسرتا بهتون نشون بدم . من به پارت هایی کن میشد توش پیشرفت کنم نگاه کردم خیلی زیاد بودن باید خیلی کار کنم تا پیشرفت کنم اینم میدونم که شما همیشه منتظرمون میمونید درسته ؟ شما اعضا رو تشویق میکنید منم اینکار رو میکنم و با قلب شاد و با خوشحالی بهشون نگاه میکنم !
این روزا چیکار میکنم ؟
کار زیادی نبود. میدونم بهتون سر نزدم اما خیلی بهتون فکر میکردم فکر میکنم چیزایی وجود داره که توش بدم ! باید روش کار بشه .
من هر دفعه که کنار رودخونه هان میدوئم نامجون هیونگ رو میبینم .
این روزا سرگرم اینگلیسی ام . تکلیف انجام میدم تیراندازی کار میکنم و یکمم تو خونه وقتمو تنهایی میگذرونم .
الان تقریبا سی ساله ام . افکارم ... نه دفعه بعد راجبش حرف میرنم . من میخوام تولد ۳۰ سالگیم رو با شماها جشن بگیرم این یکی از فکرای اخیرمه . و به قول نامجون هیونگ این چیتر دومه . من میخواستم دربارش باهاتون حرف بزنم حالت که تولد ۳۰ سالگی من نزدیکه این تصور من از چیتر دوم بود که نامجونی هیونگ منش کرد .
وقتایی که کسی نیست تشویقتون کنه کار کردن سخته نمیتونید ادامه بدید . ادما نیاز به حمایت دارن . واسه همینه که ما به یکسری ادم نیاز داریم تا حمایتمون کنن و ما میتونیم کار کنیم بخاطر اینکه شما از ما حمایت میکنید .
بعد از مدت ها برای پروموشنم رفتم بیرون و موهامو درست کردن و میکاپ داشتم یکمم موهامو کوتاه کردم یکم بلند تر بود .
و بله امروز تولد جونگکوکه ! ما تلفنی با هم صحبت کردیم و اون سرش خیلی شلوغه . تولدش مبارک !
برنامه نداشتم تو خونه بیام لایو اما میخوام یه چیزی نشونتون بدم .
* با گفتن اسم خورشید و سیاره ها ادامه میده* من بهشون نگاه میکنم و میخوابم . خیلی باحاله نه ؟ میتونید روش تایمر تنظیم کنین .
نگاه هامون دعوت شد به خونه جیمینی و ما نگاهی کوچک به خانه اش انداختیم خلاصه که دعوت شدیم برای بازدید از کل خونه جیمینی چون جیمینی خونشو نشونمون داد
کامنت :میتونیاتاق مخفی رو نشون بدی؟
جیمین : معلومه ! این کیسه بوکس چ تجهیزات ورزشیمه . این اتاق مخفیمه . همون اتاقی هست که وقتی بابام میاد خونم ازش بازدید میزنه من تو خونم چیز زیادی ندارم . بابا و مامانم اومدن خونم . خونم رو دیدن و اونا هم همینو گفتن .
کامنت : لایو بگیرم از جایی که توش رامن میپزم ؟
جیمین : دفعه بعد انجامش میدم . الان گرسنم نیست .
کامنت : ماریمو خوبه ؟
جیمین : اوه ! ماریمو ! تو کمپانیه! نمیدونم شوگا هیونگ خوبه یا نه ...
کامنت : دلم برای جین و جیهوپ تنگ شده
جیمین : قصد دارم برم بهشون سر بزنم.
خیلی خب منتظرم باشید و تشویقم کنید اینگلیسی سخته . اگه خودتو مجبور نکنی نمیتونی درس بخونی تقریبا هیچی یاد نمیگیری. کلا درس خوندن سخته ( موافقم باهات جیمینی 😐👏🏻)
TMI امروز چیه ؟
قصد خمیازه داشتم ولی نشد .
روتین پوستی من فقط خوب شستن و مرطوب کننده هست.
فقط کوتاه اومدم ببینمتون ( جیمینا ما فقط تو رو دیدیم تو که ما رو ندیدی ! فقط کامنتامون رو دیدی 😂)
اومدم فقط بگم چیکار میکنم مود لایت روم رو نشون بدم درمورد دیور حرف بزنم و بگم تولد جونگکوک رو تبریک بگید
ما بزودی همو میبینیم
دلم این روزا خیلی براتون تنگ شده
چرا من اینجوری هستم ؟
آه ممنونم منم شما رو دوست دارم
برنامه تبلیغاتی ؟ این هنوز در حال بحثه !
درما این روزا زیاد نمیبینم .
کارخونه شکلات سازی ؟ این چیه ؟ یعنی چی ! چرا همه اینو میگین؟
کامنت : چپن جیمینی خیلی شیرینه . ما هم برای همین میگیم شکلات .
جیمین : آره .. خب.. من دیگه میرم دوش بگیرم و میکاپ صورتمو بشورم . بعدشم استراحت کنم ... آب زیاد بخورید ( وارد بحث طب سنتی میشویم ) مواظب باشید بارون میاد این روزا مراقب خودتون باشید خوشحال بمونید و امروز رو خوب بمونید سخت کار کنید .
بای .
سلام به همگی! لطفا اجازه بدید صبر کنید من برم ریموت کولر رو بیارم الان میام .
آه یکم دیر اومدم ؟ درسته! ببخشید .
دستم چی شده ؟صدمه دیده .... نه نه من به دستم صدمه نزدم موقع تمرین اینطور شد . سر ورزش یکم خراش برداشت چیز جدی نیست .
بعد از مدت ها رفتم سر کارم و این کار دیور بود من همتون رو دیدم ، دیدم که اومدید به دیدنم از همگی ممنونم . خیلی خوب بود . من خیلی استرس داشتم (درباره استرسش قبل لایو موقعی که دیور بود پست کرد ) اما وقتی شما رو دیدم یاد اون روز ... نمیدونم ... فرانسه بود یا امریکا ؟ به هر حال یاد اون موقع افتادم خیلی از شماها اومدید ولی من نتونستم همه رو ببینم . خیلی سخت بود برم بگم سلام ! من سفیر دیورم ( خنده ای ریز میزنه )
من روی موسیقی هم کار کردم . من میخوام رشد کنم و تو کنسرتا بهتون نشون بدم . من به پارت هایی کن میشد توش پیشرفت کنم نگاه کردم خیلی زیاد بودن باید خیلی کار کنم تا پیشرفت کنم اینم میدونم که شما همیشه منتظرمون میمونید درسته ؟ شما اعضا رو تشویق میکنید منم اینکار رو میکنم و با قلب شاد و با خوشحالی بهشون نگاه میکنم !
این روزا چیکار میکنم ؟
کار زیادی نبود. میدونم بهتون سر نزدم اما خیلی بهتون فکر میکردم فکر میکنم چیزایی وجود داره که توش بدم ! باید روش کار بشه .
من هر دفعه که کنار رودخونه هان میدوئم نامجون هیونگ رو میبینم .
این روزا سرگرم اینگلیسی ام . تکلیف انجام میدم تیراندازی کار میکنم و یکمم تو خونه وقتمو تنهایی میگذرونم .
الان تقریبا سی ساله ام . افکارم ... نه دفعه بعد راجبش حرف میرنم . من میخوام تولد ۳۰ سالگیم رو با شماها جشن بگیرم این یکی از فکرای اخیرمه . و به قول نامجون هیونگ این چیتر دومه . من میخواستم دربارش باهاتون حرف بزنم حالت که تولد ۳۰ سالگی من نزدیکه این تصور من از چیتر دوم بود که نامجونی هیونگ منش کرد .
وقتایی که کسی نیست تشویقتون کنه کار کردن سخته نمیتونید ادامه بدید . ادما نیاز به حمایت دارن . واسه همینه که ما به یکسری ادم نیاز داریم تا حمایتمون کنن و ما میتونیم کار کنیم بخاطر اینکه شما از ما حمایت میکنید .
بعد از مدت ها برای پروموشنم رفتم بیرون و موهامو درست کردن و میکاپ داشتم یکمم موهامو کوتاه کردم یکم بلند تر بود .
و بله امروز تولد جونگکوکه ! ما تلفنی با هم صحبت کردیم و اون سرش خیلی شلوغه . تولدش مبارک !
برنامه نداشتم تو خونه بیام لایو اما میخوام یه چیزی نشونتون بدم .
* با گفتن اسم خورشید و سیاره ها ادامه میده* من بهشون نگاه میکنم و میخوابم . خیلی باحاله نه ؟ میتونید روش تایمر تنظیم کنین .
نگاه هامون دعوت شد به خونه جیمینی و ما نگاهی کوچک به خانه اش انداختیم خلاصه که دعوت شدیم برای بازدید از کل خونه جیمینی چون جیمینی خونشو نشونمون داد
کامنت :میتونیاتاق مخفی رو نشون بدی؟
جیمین : معلومه ! این کیسه بوکس چ تجهیزات ورزشیمه . این اتاق مخفیمه . همون اتاقی هست که وقتی بابام میاد خونم ازش بازدید میزنه من تو خونم چیز زیادی ندارم . بابا و مامانم اومدن خونم . خونم رو دیدن و اونا هم همینو گفتن .
کامنت : لایو بگیرم از جایی که توش رامن میپزم ؟
جیمین : دفعه بعد انجامش میدم . الان گرسنم نیست .
کامنت : ماریمو خوبه ؟
جیمین : اوه ! ماریمو ! تو کمپانیه! نمیدونم شوگا هیونگ خوبه یا نه ...
کامنت : دلم برای جین و جیهوپ تنگ شده
جیمین : قصد دارم برم بهشون سر بزنم.
خیلی خب منتظرم باشید و تشویقم کنید اینگلیسی سخته . اگه خودتو مجبور نکنی نمیتونی درس بخونی تقریبا هیچی یاد نمیگیری. کلا درس خوندن سخته ( موافقم باهات جیمینی 😐👏🏻)
TMI امروز چیه ؟
قصد خمیازه داشتم ولی نشد .
روتین پوستی من فقط خوب شستن و مرطوب کننده هست.
فقط کوتاه اومدم ببینمتون ( جیمینا ما فقط تو رو دیدیم تو که ما رو ندیدی ! فقط کامنتامون رو دیدی 😂)
اومدم فقط بگم چیکار میکنم مود لایت روم رو نشون بدم درمورد دیور حرف بزنم و بگم تولد جونگکوک رو تبریک بگید
ما بزودی همو میبینیم
دلم این روزا خیلی براتون تنگ شده
چرا من اینجوری هستم ؟
آه ممنونم منم شما رو دوست دارم
برنامه تبلیغاتی ؟ این هنوز در حال بحثه !
درما این روزا زیاد نمیبینم .
کارخونه شکلات سازی ؟ این چیه ؟ یعنی چی ! چرا همه اینو میگین؟
کامنت : چپن جیمینی خیلی شیرینه . ما هم برای همین میگیم شکلات .
جیمین : آره .. خب.. من دیگه میرم دوش بگیرم و میکاپ صورتمو بشورم . بعدشم استراحت کنم ... آب زیاد بخورید ( وارد بحث طب سنتی میشویم ) مواظب باشید بارون میاد این روزا مراقب خودتون باشید خوشحال بمونید و امروز رو خوب بمونید سخت کار کنید .
بای .
۱۲.۸k
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.