برای لحظه آخر تو را کنار گذاشت
برای لحظه آخر تو را کنار گذاشت
خدا چقدر زمین را در انتظار گذاشت .
هزار سال تورا با عسل به هم آمیخت
هزار معجزه در پیکر تو کار گذاشت .
از آفریدن تو آنقدر به وجد آمد
که از وجود خودش در تو یادگار گذاشت .
کشید دایره ای حول محور تو, سپس
مسیر شعر مرا روی این مدار گذاشت .
تو آمدی به زمین آسمان گریست,خدا
برای گریه او اسم مستعار گذاشت .
همان دقیقه درختان مرده سبز شدند
همان دقیقه که نام تورا بهار گذاشت .
.
.
محمد رفیعی
خدا چقدر زمین را در انتظار گذاشت .
هزار سال تورا با عسل به هم آمیخت
هزار معجزه در پیکر تو کار گذاشت .
از آفریدن تو آنقدر به وجد آمد
که از وجود خودش در تو یادگار گذاشت .
کشید دایره ای حول محور تو, سپس
مسیر شعر مرا روی این مدار گذاشت .
تو آمدی به زمین آسمان گریست,خدا
برای گریه او اسم مستعار گذاشت .
همان دقیقه درختان مرده سبز شدند
همان دقیقه که نام تورا بهار گذاشت .
.
.
محمد رفیعی
۶۸۶
۰۷ مهر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.