اندکی تأمل
#اندکی_تأمل
من زنم همانی ک زودتر از تو ب تکلیف میرسم; زودتر از تو معنی درد را میفهمم دردی ک از نوجوانی گهگاهی با من است چون قرار است من روزی مادر باشم و وجودم باید خانه ی اول بچه هایم باشم.
من زنم همانی که باید حواسم همیشه به پاکیم باشد . در حرکاتم همیشه باید مراقب باشم به بکارتی که اگر بدان ناخواسته خدشه ای وارد شود مرا از هستی ساقط میکنند و ناپاک میدانندم چون پوسته ای باریک مرز پاکی وناپاکی ام است اما عدالت کجاست؟؟ از کجا میتوان فهمید تو پاکی؟ چه کسی تو را مواخذه میکند؟؟ تو چه نشانه ای از پاکی ات داری؟؟
من زنم همان ک با ازدواج باید مراقب نیازهایت باشم ک مبادا مرا پس بزنی و دنبال رفع نیازت بروی کسی نپرسید پس نیاز من چه شد....؟؟
من زنم همان ک برای لذت بردن ؛سهمم ازتو کم تر است . همان ک زخمی میشود تا نام زن را بدوش بکشد . کسی نگفت ک تو با کدامین زخم مرد بودن را می آموزی!!
من زنم همان که بچه هایمان را نه ماه از تمام وجودم تغذیه میکنم ; همان که شب ها ی بارداری ام از درد خوابم نمیبرد همان ک بار فرزندمان را نه ماه زودتر از تو بدوش میکشم با اینکه مرا ضعیف تر از تو میخوانند پس بیا در این نه ماه توام کمی در این بار همراهم باش ; لااقل بدان ک بخاطر فرزندمان نباید بمن نزدیک شوی . کمی یاد بگیر خودت را در این چند ماه کنترل کنی حداقل بخاطر فرزندت اگر نه ...پس تو بگوچه فداکاری برای بچه هایمان میکنی!!؟
من زنم همان ک زیر زایمان دردی را تحمل میکنم ک هفت برابر تحمل ی انسان طبیعی است .
من زنم همان که از شیره ی وجودم برای بچه هایمان میگذارم همان که بیشترعمرم رابرای بچه هایمان صرف میکنم . اما چرا وقتی طلاق بچه مال توست؟؟چرا فقط نام تورو را از بچه میپرسند؟؟چرا نام خانوادگی تو روی بچه هایمان است؟؟ چرابعد از بارداری ک طراوت دخترانه ام را از دست میدهم تو دیگران را دنبال میکنی. مگر من بخاطر ثمره ی زندگیمان از وجودم نگذشتم؟؟
این سوال هایی است ک باعث میشود هیچگاه نخواهم مادر باشم !!
خدایااااعدالت کجاست؟؟
من زنم همانی ک زودتر از تو ب تکلیف میرسم; زودتر از تو معنی درد را میفهمم دردی ک از نوجوانی گهگاهی با من است چون قرار است من روزی مادر باشم و وجودم باید خانه ی اول بچه هایم باشم.
من زنم همانی که باید حواسم همیشه به پاکیم باشد . در حرکاتم همیشه باید مراقب باشم به بکارتی که اگر بدان ناخواسته خدشه ای وارد شود مرا از هستی ساقط میکنند و ناپاک میدانندم چون پوسته ای باریک مرز پاکی وناپاکی ام است اما عدالت کجاست؟؟ از کجا میتوان فهمید تو پاکی؟ چه کسی تو را مواخذه میکند؟؟ تو چه نشانه ای از پاکی ات داری؟؟
من زنم همان ک با ازدواج باید مراقب نیازهایت باشم ک مبادا مرا پس بزنی و دنبال رفع نیازت بروی کسی نپرسید پس نیاز من چه شد....؟؟
من زنم همان ک برای لذت بردن ؛سهمم ازتو کم تر است . همان ک زخمی میشود تا نام زن را بدوش بکشد . کسی نگفت ک تو با کدامین زخم مرد بودن را می آموزی!!
من زنم همان که بچه هایمان را نه ماه از تمام وجودم تغذیه میکنم ; همان که شب ها ی بارداری ام از درد خوابم نمیبرد همان ک بار فرزندمان را نه ماه زودتر از تو بدوش میکشم با اینکه مرا ضعیف تر از تو میخوانند پس بیا در این نه ماه توام کمی در این بار همراهم باش ; لااقل بدان ک بخاطر فرزندمان نباید بمن نزدیک شوی . کمی یاد بگیر خودت را در این چند ماه کنترل کنی حداقل بخاطر فرزندت اگر نه ...پس تو بگوچه فداکاری برای بچه هایمان میکنی!!؟
من زنم همان ک زیر زایمان دردی را تحمل میکنم ک هفت برابر تحمل ی انسان طبیعی است .
من زنم همان که از شیره ی وجودم برای بچه هایمان میگذارم همان که بیشترعمرم رابرای بچه هایمان صرف میکنم . اما چرا وقتی طلاق بچه مال توست؟؟چرا فقط نام تورو را از بچه میپرسند؟؟چرا نام خانوادگی تو روی بچه هایمان است؟؟ چرابعد از بارداری ک طراوت دخترانه ام را از دست میدهم تو دیگران را دنبال میکنی. مگر من بخاطر ثمره ی زندگیمان از وجودم نگذشتم؟؟
این سوال هایی است ک باعث میشود هیچگاه نخواهم مادر باشم !!
خدایااااعدالت کجاست؟؟
۳.۹k
۲۷ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.