ندیمه من

ندیمه من 🩶
P1

هوپی

بلند شدم رفتم آماده شدم و صبحونمو خوردم باید برم پرورشگاه یکی رو بیارم با خودم زیادی تنهام از وقتی که بهم خیانت شده نمیتونم به کسی اعتماد کنم باید یکی رو به فرزند خوندگی قبول کنم شب میرم یکیشو میارم

ات

داشتم ظرف هارو میشستم که چاقو دستمو برید اخه من فقط ۱۴ سالمه چرا باید ظرف بشورم مگه من چی کار کردم اینهمه خدمه چرا من وایییی خسته شدم از ۶ سالگیم همش دارم کار میکنم چرا یکی نمیاد منو ببره (آخ عزیزم نمیدونی اینجا بهشتته یکی میاد میبرتت که صب تا شب باید کار کنی آخ آخ آخ )

ویو شب ساعت ۱۲

هوپی
رفتم پرورشگاه داشتم به بچه های اونجا نگاه میکردم که فقط یکیشون بیدار بود رفتم سمتش

(علامت هوپی_علامت ات+)

_سلام چرا بیداری ؟

+سلام ببخشید نتونستم بخوابم الان میخوابم

_من مسئول اینجا نیستم اومدم یکی از شماهارو ببرم پیش خودم
.
+ واقعا کی رو میخوای ببری؟

_فعلا تو به دلم نشستی تورو میبرم میایی باهام؟

+اگه از این زندان راحت میشم حتما فقط اسمت چیه و چند سالته و اینکه زن داری؟

_من هوسوکم ولی رفیقام هوپی صدام میزنن و ۲۵ سالمه و اینکه من زن ندارم مجردم

+عههه پس مامان ندارم ؟

_نه خانوم کوچولو تو خودتو معرفی کن

+من اتم ۱۴ سالمه و تاحالا از کسی خوشم نیومده

_خوبه پس پاشو وسایلمو جمع کن بریم

+باشه

خماری😂
اگه میخواید بگیر ادامشو بنویسم 🎀
چطور بود ؟

هرکی اصکی رفت بهم گذارششو بدید❤️
دیدگاه ها (۲)

ندیمه من🩶P2هوسوکرفتیم عمارت باید قوانین رو یاد بگیره ححح فک...

ندیمه من🩶P3یک ماه بعد اتتو این یک ماه به اینجا عادت کردن ار...

فیک جدید 🎀❤️فیک از هوسوکه بریم سراغ معرفی فیک ❤️ژانر فیک: ما...

سلام چطورید بچه هااومد یه توضیح کوچیک در باره فیکام بدم برا...

فیک عشق های وحشی پارت «۲»

جیمین فیک زندگی پارت ۷۷#

جیمین فیک زندگی پارت ۸۷#ویو ات بدو بدو بدو همینجوریش هم دیر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط