ندیمه من
ندیمه من🩶
P2
هوسوک
رفتیم عمارت باید قوانین رو یاد بگیره ححح فکر کرده من پدرشم نه نمیدونه خوانوادش چی کار کردن
_برو اجوما بهت قوانین رو میگه و اینکه من پدرت نیستم باید منو ارباب صدا کنی فهمیدی
+چی .......اخه...چرا.....برا چی....خودتون گفتین ... که پدرم هستید .....یعنی من خدمت کارتونم؟
_اره ندیممی مشکلی داری میتونم بکشمت
+چی......نه ببخشید فق....فقط.....نکشینم 😭
_برو دیگه برا منم یه قهو درست کم بیار بالا زود
+چشم
_کامل بگوووو
+چشم...ارباب
_زود بیار
رفت
ات
رفتم پیش همون که اسمش اجوماست یه پیرزنه ولی یکم مهربونه بهم قوانین رو میخواد بگه
(علامت اجوما ﷼ )
﷼خب دخترم شروع میکنم
1:هیچ وقت ارباب رو به اسم صدا نکن
2:ارباب هروقت خواست کاری کنه جلوشو نگیر و سر راهش سبز نشو اگه جلوش سبز بشی میکشتت
3 وقتی صدات میزنه سریع میری پیشش
4هر کاری میخواد میتونه باهات انجام بده هرکاری
تو نباید جلوشو بگیری
5همیشه باید خونه مرتب باشه اگه نباشه تنبیه میشی
6 چیه وقت نمیری تو اون اتاق که درش سفیده
7سروصدا ممنوع و نباید دعوا کنی اگه کنی تنبیه میشی
﷼خب عزیزم همینا بودن الانم برو لباساتو بپوش و قهو ارباب رو ببر
+چشم
قهورو بردم براش وایسادم تا تموم شه تموم شد خواستم برم که صدام کرد
_ات
+بله ...ارباب
_نبینم داخل کارای من دخالت کنی ها
+چشم
_برو اینو بزار پاین بیا اتاقو تمیز کن
+چشم ارباب با اجازه
من فقط ۱۴ سالمه چرا باید ندیمه شم (تو ذهنش)
رفتم اتاقو تمیز کردم و خسته رفتم تو آشپز خونه ساعت ۳ شب بود ما ساعت ۱۲ اومدیدم اینجا از اون موقع تا حالا دارم کار میکنم وایییی خسته شدم بقیه ندیمه ها خوابن نمیزاره من بخوابممم خوابم میاددد
_اتتتت
+بله چیزی شده ارباب
_۳ ساعته دارم صدات میکنم کجایی تو
+ببخشید حواسم نبود دیگه تکرار نمیشه
_بار آخرت باشه بیا تو اتاقم
+چشم
رفتن تو اتاق
_پاشو بیا کمرم رو ماساژ بده
+چشم
شروع کرد به ماساژ دادن یک ساعت گذشت که ات سرشو وقتی خداب بود گذاشت رو کمر هوسوک
_اهههههه...خستمه هنوز ساعت چنده؟
هنوز ساعت ۵ صبه وایسا ببینم اینچه رو کمرم
ات؟
این بچه رو کمر من خوابم برده 🤨
چیهوپ اخه این بچه چه گناهی کرده همش تقصیر خوانوادشه
نه نه نه اینم عضوی از خوانوادشه
دلت براش نسوزه
..........
اصکی نرید 🚫
چطور بود؟
P2
هوسوک
رفتیم عمارت باید قوانین رو یاد بگیره ححح فکر کرده من پدرشم نه نمیدونه خوانوادش چی کار کردن
_برو اجوما بهت قوانین رو میگه و اینکه من پدرت نیستم باید منو ارباب صدا کنی فهمیدی
+چی .......اخه...چرا.....برا چی....خودتون گفتین ... که پدرم هستید .....یعنی من خدمت کارتونم؟
_اره ندیممی مشکلی داری میتونم بکشمت
+چی......نه ببخشید فق....فقط.....نکشینم 😭
_برو دیگه برا منم یه قهو درست کم بیار بالا زود
+چشم
_کامل بگوووو
+چشم...ارباب
_زود بیار
رفت
ات
رفتم پیش همون که اسمش اجوماست یه پیرزنه ولی یکم مهربونه بهم قوانین رو میخواد بگه
(علامت اجوما ﷼ )
﷼خب دخترم شروع میکنم
1:هیچ وقت ارباب رو به اسم صدا نکن
2:ارباب هروقت خواست کاری کنه جلوشو نگیر و سر راهش سبز نشو اگه جلوش سبز بشی میکشتت
3 وقتی صدات میزنه سریع میری پیشش
4هر کاری میخواد میتونه باهات انجام بده هرکاری
تو نباید جلوشو بگیری
5همیشه باید خونه مرتب باشه اگه نباشه تنبیه میشی
6 چیه وقت نمیری تو اون اتاق که درش سفیده
7سروصدا ممنوع و نباید دعوا کنی اگه کنی تنبیه میشی
﷼خب عزیزم همینا بودن الانم برو لباساتو بپوش و قهو ارباب رو ببر
+چشم
قهورو بردم براش وایسادم تا تموم شه تموم شد خواستم برم که صدام کرد
_ات
+بله ...ارباب
_نبینم داخل کارای من دخالت کنی ها
+چشم
_برو اینو بزار پاین بیا اتاقو تمیز کن
+چشم ارباب با اجازه
من فقط ۱۴ سالمه چرا باید ندیمه شم (تو ذهنش)
رفتم اتاقو تمیز کردم و خسته رفتم تو آشپز خونه ساعت ۳ شب بود ما ساعت ۱۲ اومدیدم اینجا از اون موقع تا حالا دارم کار میکنم وایییی خسته شدم بقیه ندیمه ها خوابن نمیزاره من بخوابممم خوابم میاددد
_اتتتت
+بله چیزی شده ارباب
_۳ ساعته دارم صدات میکنم کجایی تو
+ببخشید حواسم نبود دیگه تکرار نمیشه
_بار آخرت باشه بیا تو اتاقم
+چشم
رفتن تو اتاق
_پاشو بیا کمرم رو ماساژ بده
+چشم
شروع کرد به ماساژ دادن یک ساعت گذشت که ات سرشو وقتی خداب بود گذاشت رو کمر هوسوک
_اهههههه...خستمه هنوز ساعت چنده؟
هنوز ساعت ۵ صبه وایسا ببینم اینچه رو کمرم
ات؟
این بچه رو کمر من خوابم برده 🤨
چیهوپ اخه این بچه چه گناهی کرده همش تقصیر خوانوادشه
نه نه نه اینم عضوی از خوانوادشه
دلت براش نسوزه
..........
اصکی نرید 🚫
چطور بود؟
- ۳.۴k
- ۲۴ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط