خرس و شارچ

خرس و شكارچي
دو شكارچي با هم صحبت مي كردند. اولي پرسيد:« اگر خرسي به تو حمله كند، چه مي كني؟»
دومي: «با تفنگ شكارش مي كنم.»
اولي: « اگر تفنگ نداشته باشي، چه؟»
دومي:« مي روم بالاي درخت.»
اولي:« اگر آنجا درخت نباشد، چي؟»
دومي: «خب، پشت يك صخره پنهان مي شوم.»
اولي: «اگر صخره نبود، چه؟»
دومي:« توي گودالي دراز مي كشم.»
اولي: «اگر گودال هم نبود؟»
در اين موقع، شكارچي دوم عصباني شد و گفت: «داداش! بگو ببينم، تو طرفدار مني يا خرسه؟!
دیدگاه ها (۲)

جناب "الاغ" مي گويند مردي روستايي با چند الاغش وارد شهر شد. ...

يخچال يه روز صبح يه مريض به دكتر جراح مراجعه ميكنه و از كمر ...

لعنت به جنس چینی

از تولیدات داخلی حمایت کنید

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط