انگاریه سرع آهن ربامن بودمویه سرش اون هی به طرفش کشیده می

انگاریه سرع آهن ربامن بودمویه سرش اون هی به طرفش کشیده میشدم دلم میخواس دلم میخواس بااین بوسع زندگیه جدیدی شروع کنم ولی نتونستم چشاموبازکردم وباقدم هایه خیلی بلندبه طرف دسشویی رفتموبعدازچن لحظه صدایه کوبیدن درازفکربیرون اومدم هزاران باربه خودم لعنت فرستادم لعنتایی که گیجم میکردن لعنتایی که براشون دلیل میخواستم ودلیلی نداشتم
صدایه گوریل:النــــــازودباش دیگه
به طرف کمدرفتم مانتوصورتی کمرنگ جلوبازموکه تازانوم بودبایه پیراهن سفیدیقه اسکی وشلوارمشکی وروسری قواره بزرگموکه به رنگ صورتیوسفیدرویه موهام که بازگذاشته بودمشون انداختم یه خط چشم کشیدم رژقرمزموزدم وبایه کرم ادکلن شایلیزمم روخودم خالی کردم وکتونیایه سفیدمم برداشتموبه طرف پله هارفتم
گوریل داش باتلفن حرف میزد:باشع امیرباشع دیگه الان میایم
گوشی روقطع کردوخیلی تیزبرگش به طرفم
گوریل دادزد:چع عجب خانوم تشریف فرماشدن
من:چیکارکنم داشتم آماده میشدم
گوریل:لامصب دوساعت داری آماده میشی
مامان:باشع دیگه امیرجان بیایدصبحانه بخوریدبریدبیشترازاین دیرتون نشه
گوریل:چع صبحانه ایی خیلی زودع
من خیلی مظلوم:من گشنه امه
گوریل باعصبانیت به طرفم برگشت یه جوری نگام کردکه به معنایه واقعی ریدم توشلوارم
من:نمیخورم
ملوم بودخندش گرفته ولی صورتشوبرگردوندوبه طرف دررف بامامان خداحافظی کردم داشتم سوارماشین میشدم که باصدایه قدم هایه مامان نیوشاواسادم به طرفش برگشتم که دستش دوتالقمه بود
مامان:بیاعزیزم ایناروبگیرتوراه میخورید
بوسه ایی به پیشونیش زدم وبایه خداحافظ دوباره سوارماشین شدم
گوریل باآخرین سرعت شروع به حرکت کرد
من:یکم آرومتر
گوریل:نع که خیلی زود
من:اگه میخایی بمیری یه جانگه دارمن پیاده شم
سکوت کردویکم بعدسرعتشوکمترکرد
بع چنتاماشین که کنارهم واساده بودن نزدیک شدیم ویکم بعدگوریل ماشینونگه داشت پیاده شدن ماهماناوبلندشدن صدایه بچهام همانا
من:واقعاببخشیدتقصییرمن شد
بااین حرفم صداشونوبریدن وهمشون باگفتن نع عزیزم این چع حرفیه آتیش حسادت گوریلوبیدارکردن که باگلایه کردنش هممون خندمون گرف
گوریل کنارم واسادوگف معرفی میکنم ویه حالت رسمی بامزه گرف
اول ازدختراشروع کرد
اولین دخترکه قدبلندی داش دماغ عملی صورت سفید درکل قیافه بامزه داش ویه تیپ مشکی زده بود
گوریل:ایشون لاله خانوم هستن دخترخاله بنده ونامزدآقاآرمان وبادستش یه پسرقدبلندباشگاهیه خوش تیپ رونشون داد
لاله ام بایه لبخنددستشوبه طرفم درازکردخوشبختم عزیزم
دستشوفشردم همچنین
نفربعدیه دختربرنزبود:ایشونم نازنین خانوم هستن که مابهش میگیم نازی نازیم نامزدامیر داش بنده هس امیر هم یه پسرهیکلیه باشگاهی مثه آرمان بودنازیم ملوم بودبچه باحالی ولی وقتی بهش نگامیکردی یه نازی بودوهزارتاعمل دماغولبومژه وگونه و....
نازیم دستشودارزکردوبایه لبخندبه هم دس دادیم
نفربعدی یه دخترعفاده ایه ازخودراضی بوداینوازعشوهاش وقیافه گرفتناش وطرزمعرفیه گوریل که خیلی جدی وبااخم بودفهمیدم:ایشونم سانای خانوم هستن وقتی جفتی بهش اضافه نکردفهمیدم مجرد
دستموبه طرفش بردم که خیلی باعفاده وعشوه باهام دس داددختره نکبت انگارداره به کونه چندش خودش دس میزنه(چی گفتم) حالم ازدسم بهم خوردواقعافک کردم دسم دراین حد چندشه نفربعدی النازبودکه یه دختره تپل سفیدبامزه بودکه خیلی خیلی قیافه بچگونه داش ویه صدایه بچگونه اینوازسلام عزیزم خوشبختمش فهمیدم حالاکه دوتاپسرمونده بودگوریل روبه اوناگف ایشون آق ساسان کوچیک بنده هسن که ساسان یه مشت به عضله گوریل زدوگف بابابچه جووون بزرگترازدهنت حف نزن
ساسان باخنده به طرفم برگش وگف سلام الناخانوم خوشبختم من:سلام همچنین وباهاش دس دادم
نفربعدیم کیارش بودکه ملوم بودگوریل رابطش زیادباهاش خوب نیس چون خیلی سرد وباقیافه وفیگورمعرفیش کرد منم زیادازنگاهاش خوشم نیومدوبایه خوشبختم اکتفاکردم تموم شدن عه پس بقیه کجان این که گفته بودسه تازوج فکرموبه زبون آوردم
من:توکه گفته بودی سه تازوجن
گوریل:ارع براآرتان ایناکاریی پیش اومدبخاطرع همون نتونستن بیان توام قراربودبع بنفشه بپی نمی
که ماشین بنفشه ایناترمزکردن هردوهراسون پیاده شدن وباکلی ببخشیدومعذرت خواهی بخاطرتاخیرشون شروع بع آشناشدن شدن گوریل:بهتردیگه راه بیفتیم همین الانم کلی دیرمون شده
همگی سوارماشینامون شدیم وماشیناپشت سرهم حرکت کردن

دنبال کنندگان عزیزخیلی متشکرم بخاطردنبال کردنتون وهمچنین خیلی خیلی معذورم بخاطرتاخیر:)
دیدگاه ها (۷)

ماشین خیلی ساکت بودانگارداریم نئش میبریم ظبتوروشن کردم وبلوت...

الناز:واااای چقدجوبدیه حرف بزنیددیگهمن:خب چی بگیملاله:مثلااز...

گوریل:شب بخیرمن:شب توام بخیروارده اتاقم شدم چمدونموگذاشتم رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط