و درست زمانی که فکر میکردم همهچیز را پذیرفتهام و دیگر

و درست زمانی که فکر می‌کردم همه‌چیز را پذیرفته‌ام و دیگر علاقه‌ای به تو ندارم، تو آمدی و من فهمیدم هنوز هم بسیار دچارت هستم.🥺


#بنام_دل




دلم برای #طو تنگ است
و این را نمی‌توانم بگویم
نمی‌توانم بگویم
مثل باد که نمی‌تواند حرف بزند
یا درخت‌ها که خاموشند
یا شکوفه‌های سیب...
با این همه
گلها می‌شکفند
و درخت‌ها #سبز می‌شوند
و من هم به زندگی ادامه می‌دهم...!

👤چیستا یثربی
#دلنوشته_عاشقانه
#حرفهای_ناگفته
#گمشده_درشهر_خیال


#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
دیدگاه ها (۰)

عاشقی نکردن تو پاییز مثل نرفتن به اردوی مدرسه است؛تا آخرین ر...

-میان بودن و رفتن، همیشه انتخابت خواهم کرد، حتی اگر سکوتت با...

کمی دست نگه دار و ببین باید کجای روحت را پانسمان کنی و باید ...

روزایی كه باهات كمتر حرف ميزنماحساس ميكنم اون روز رو زندگى ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط