که دیدم ات داره میخنده

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃
𝐏𝐚𝐫𝐭:⁸⁸
_"که دیدم ات داره میخنده..
_ملکه کی بیدار شدن که ما خبر نشدیم(دستای بچه رو گرفته بودو با حالتی هست که عروسکو بگیری تو دستت و دستاشو تکون بدی اونطوری کرد...قداشم نانازی کرده بود...پادشاه مملکتتت... متوجه بشید دیگههه)
_که خنده ات شدت گرفت
•چی شده
_دوساعته رفتی تو چادر چیکار میکنی... به لطفت دلقکم شدیم
بیا این بچتو بگیر دیگه ارومم شد معلون نیس یچه با خودش چند چنده
•بدش من خشگل بابارووو
_اه اه اه چندششش
+وای بسه دیگه(با خندههههه)
×چتونه نمیزارید بخوابم کله سحرههه(دادددد)
+ساکتشون میکنم برو بخواب
×مگه ادم دیگه خوابش میبره
_این دیگه مشکل خودته به ما چه
•ول کن پرنسسمو.. عزیزمو..اخه من فداتشمم
_زن ذلیل بدبخت
دیدگاه ها (۱)

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁸⁹+"تقریبا شب شده بوداتیش روشن کردیم...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁹⁰"جانگ شیک" "کل فرانسه رو گشتم ولی ...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁸⁸_"که دیدم ات داره میخنده.. _ملکه ک...

𝒰𝓃𝓀𝓃𝑜𝓌𝓃 𝒹𝑒𝓈𝓉𝒾𝓃𝒶𝓉𝒾𝑜𝓃𝐏𝐚𝐫𝐭:⁸⁷Part⁸⁷ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط