گرگی رادیدم که بابره ای قدم میزد به گرگ گفتم چرا شکارش ن

گرگی رادیدم که بابره ای قدم میزد. به گرگ گفتم چرا شکارش نمیکنی؟ گفت هنوزدل دل نبستی که ببینی چه میکشم.........!!!!!!!!!!!!!!! مگه گرگ ها دل ندا رن
دیدگاه ها (۲)

مسکنی میخواهم ‎ مثل آغوش تو‎ سرم را درآغوش بگیر‎ این درد لعن...

به نفسهای خسته ام نگاه نکن... تورا که داشته باشم... تمام دنی...

ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻧـﺎﺷﻴــﻢ ﮐـﻪ ﺍﮔــﺮﻡ ﻇـﺎﻫــﺮﻣـﻮﻥ ﺑــﻪ ﻗـﺸﻨـﮕــﻲ ِ ﺧـﯿ...

همیشه حرفی بزن ک بتونی بنویسی چیزی روبنویس ک بتونی امضاش کنی...

سر زمین باشکوه نگهبان آتش پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط