من و خانوادم در حالی که کل زندگیمون رو ریختیم تو یه ماشین
من و خانوادم در حالی که کل زندگیمون رو ریختیم تو یه ماشین و ۵ ساعته داریم از مشهد خارج میشیم چون خونمون دقیقا کنار فرودگاهه و به چشم اون وحشت رو دیدیم و حس کردیم...
حالا همون لحظه اصن آنتن نمیداد زنگ بزنیییی
رفتیم بیرون ببینیم چخبره گفتیم حالا که زدن بریم سر چهارراه دیدیم کلی پدافنده (چندین دقیقه بعد زدن فرودگاه) هیچی دیگه اومدیم خونه جمع کردیم فرار کردیم 🦦🦦🦦
مشهدم امن نیییستتت😭😭😭😭
دوستم زنگ زد صداش میلرزید
من همین صبح امتحان ریاضی دادمممم
با بچه ها میگفتیم آره بابا مشهد امنه میریم تابستون عشق و حال🤡🤡🤡
حالا همون لحظه اصن آنتن نمیداد زنگ بزنیییی
رفتیم بیرون ببینیم چخبره گفتیم حالا که زدن بریم سر چهارراه دیدیم کلی پدافنده (چندین دقیقه بعد زدن فرودگاه) هیچی دیگه اومدیم خونه جمع کردیم فرار کردیم 🦦🦦🦦
مشهدم امن نیییستتت😭😭😭😭
دوستم زنگ زد صداش میلرزید
من همین صبح امتحان ریاضی دادمممم
با بچه ها میگفتیم آره بابا مشهد امنه میریم تابستون عشق و حال🤡🤡🤡
- ۱۰.۷k
- ۲۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط