(:Gone:) Part8
+ : میخواستم یک چیزی بهت بگم
- : گوش میکنم
+ : خب راستش تو توی تمام مدت خیلی کنارم بودی مثل یک دوست مثل یک خواهر و واقعا ممنونم میخوام جبرانش کنم ( دستای ا/تو میگیره) چون ...
- : چون؟
+ : امم چون....چون دوست دارم ... عه یعنی چیزه خب... 😰
- : 😂حالا چرا اینقدر مضطربی .. خب راستش منم بهت اولاش یک حسایی داشتم ولی از کجا مطمئنی که ردت نمیکنم!؟
+ :😔
- : شوخی کردم معلومه که قبولت میکنم😂 ( با دستاش صورت کوک رو قاب میکنه و یک بوسه کوچیک روی لبای کوک میزنه که دوتاییشون خجالت میکشن)
+ : خب پس یعنی..تو...میشی
- : من میشم دوست دخترت تو میشی دوس پسرممم(ذوق)
+ : اوهوم
(اینجا هنوز کوک یخش آب نشده😂)
- : حالا چیکار کنیم عشقم حوصلم سر رفته
+ : ها؟(متعجب ،جونگ کوک از اینکه ا/ت اینقدر زود صمیمی شد تعجب کرد )
+ : هیچی وسایلتو بردار بیا خونه من میخوام یک مدت پیش خودم باشی
- : عالیه باشه پس الان بریم هوم؟
{که جونگ کوک دست ا/ت و میگیره و .......
-------------------------------------------------------
سلام به همگی خیلی ببخشید خیلی کم فعالیت کردم یکم سرم شلوغع
- : گوش میکنم
+ : خب راستش تو توی تمام مدت خیلی کنارم بودی مثل یک دوست مثل یک خواهر و واقعا ممنونم میخوام جبرانش کنم ( دستای ا/تو میگیره) چون ...
- : چون؟
+ : امم چون....چون دوست دارم ... عه یعنی چیزه خب... 😰
- : 😂حالا چرا اینقدر مضطربی .. خب راستش منم بهت اولاش یک حسایی داشتم ولی از کجا مطمئنی که ردت نمیکنم!؟
+ :😔
- : شوخی کردم معلومه که قبولت میکنم😂 ( با دستاش صورت کوک رو قاب میکنه و یک بوسه کوچیک روی لبای کوک میزنه که دوتاییشون خجالت میکشن)
+ : خب پس یعنی..تو...میشی
- : من میشم دوست دخترت تو میشی دوس پسرممم(ذوق)
+ : اوهوم
(اینجا هنوز کوک یخش آب نشده😂)
- : حالا چیکار کنیم عشقم حوصلم سر رفته
+ : ها؟(متعجب ،جونگ کوک از اینکه ا/ت اینقدر زود صمیمی شد تعجب کرد )
+ : هیچی وسایلتو بردار بیا خونه من میخوام یک مدت پیش خودم باشی
- : عالیه باشه پس الان بریم هوم؟
{که جونگ کوک دست ا/ت و میگیره و .......
-------------------------------------------------------
سلام به همگی خیلی ببخشید خیلی کم فعالیت کردم یکم سرم شلوغع
۴.۰k
۳۰ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.