قهرمان داستان یتیمی ست که اصالت جنین مفهومی مقابل اصالت
قهرمان داستان یتیمی ست که اصالت جنین (مفهومی مقابل اصالت رحم) را در ذهن مخاطب القا میکند. شیوع زنا زادگی در غرب، حاکمان رسانه را بر آن داشته تا با مشروع نشان دادن آن، سرپوشی بر بی بند و باری جوامع تحت حکومتشان بگذارند.
این بی بند و باری المانی ست که در اکثر آثار سینمایی غرب دیده میشود که بارزترین آن سریال موفق و جهانی "لاست" میباشد که همه شخصیتهایش زنا زاده هستند. در برابر گربهی پوتین پوش شخصیت جوجه را میبینیم که والدش آشوب و تخریب شهر را عامل میشود. اصالت رحم به شدت تخریب شده و اصالت جنین در برابر آن قد علم میکند و سر پوشی بر بی بند و باری نظامهای از هم پاشیده غرب میگذارد.
وقتی خود را به جای کودک آمریکایی قرار میدهم؛ میبینم سرباز آمریکایی حق دارد به عراق و مصر حمله کند. او یتیمی در آن کشورهاست. شاید با خودش مصیبتهایی مثل غاز سحر آمیز (صدام و حسنی مبارک) را به دنبال داشته باشد ولی یادم نمیرود که میخواهد غاز را فراری دهد و شهر را آزاد کند. هدفش رهایی و آرامش مردم و شهر است؛ اما خوب چه کند که گاهی (همیشه!!) سرکنگبین صفرا میافزاید.
امروزه برای سیاسیون و قشر متفکر جوامع، روشن است که عامل این دست اتفاقات چیزی جز دستهای پشت پردهی آمریکایی و اسرائیلی نیست اما وظیفه رسانه های آمریکایی چه میشود؟ آیا او میخواهد که کودکان به رشد فکری برسند یا آنها را با اغوا مردگانی بار آورد که فقط نفس میکشند؟ آمریکا برای اقدامات نظامی خود به اطمینان، پشتیبانی و رضایت مردمش نیاز دارد. بودجه صد و سی میلیون دلاری این اثر، رضایت اذهان اغوا شدهی عمومیای را کسب کرده تا آیندهی اقدامات نظامی، غیر انسانی و خلاف حقوق بشری اش را تضمین کند؛ مهندسی رضایت، هزینه دارد.
این بی بند و باری المانی ست که در اکثر آثار سینمایی غرب دیده میشود که بارزترین آن سریال موفق و جهانی "لاست" میباشد که همه شخصیتهایش زنا زاده هستند. در برابر گربهی پوتین پوش شخصیت جوجه را میبینیم که والدش آشوب و تخریب شهر را عامل میشود. اصالت رحم به شدت تخریب شده و اصالت جنین در برابر آن قد علم میکند و سر پوشی بر بی بند و باری نظامهای از هم پاشیده غرب میگذارد.
وقتی خود را به جای کودک آمریکایی قرار میدهم؛ میبینم سرباز آمریکایی حق دارد به عراق و مصر حمله کند. او یتیمی در آن کشورهاست. شاید با خودش مصیبتهایی مثل غاز سحر آمیز (صدام و حسنی مبارک) را به دنبال داشته باشد ولی یادم نمیرود که میخواهد غاز را فراری دهد و شهر را آزاد کند. هدفش رهایی و آرامش مردم و شهر است؛ اما خوب چه کند که گاهی (همیشه!!) سرکنگبین صفرا میافزاید.
امروزه برای سیاسیون و قشر متفکر جوامع، روشن است که عامل این دست اتفاقات چیزی جز دستهای پشت پردهی آمریکایی و اسرائیلی نیست اما وظیفه رسانه های آمریکایی چه میشود؟ آیا او میخواهد که کودکان به رشد فکری برسند یا آنها را با اغوا مردگانی بار آورد که فقط نفس میکشند؟ آمریکا برای اقدامات نظامی خود به اطمینان، پشتیبانی و رضایت مردمش نیاز دارد. بودجه صد و سی میلیون دلاری این اثر، رضایت اذهان اغوا شدهی عمومیای را کسب کرده تا آیندهی اقدامات نظامی، غیر انسانی و خلاف حقوق بشری اش را تضمین کند؛ مهندسی رضایت، هزینه دارد.
- ۱۹۳
- ۰۹ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط