یه قاشق دیگه از بستنیش خورد و گفت

یه قاشق دیگه از بستنیش خورد و گفت:
چقدر تو این هوای سرد #بستنی میچسبه خداوکیلی !
بهش گفتم : تو پاک عقلتو از دست دادی ، کی تو این #سرما بستنی میخوره آخه ؟
الآن جایِ بستنی حال میده یه لیوان #چایِ داغِ عطری داشته باشی بزنی تو رگ ، دل و جونت #گرم شه .
خندید ...
گفتم به چی میخندی ؟
گفت : اونی که شما میگی آره دل و جونتُ گرم میکنه ، ولی موقتیه ؛ شیشه ی ماشین رو بدم پایین یه ذره هوا بهت بخوره وجودت بدتر از همیشه #یخ میزنه ، اینجور گرما به #درد نمیخوره که ...
باید تو این هوا بستنی بزنی که اگه کولاک هم شد آروم به قلبت بگی : تو رو خودم فیریز کردم برا همین وقتاها ، سردت نمیشه دیگه خیالت راحت ، بعدم راهتو بگیری بری .
خیره شدم به بستنی تو دستش ، تازه تازه داشتم میفهمیدم چی میگه ...
راست میگفت..
#گرمای‌موقتی‌به‌هیچ‌دردی‌نمیخوره...!

#شین_مست
#tile_sbz{🕯 }
دیدگاه ها (۱)

هرگز به تو دستم نرسد،#مآه بلندم...اندوه بزرگیست،چه باشی چه ن...

تقریبا مطمئن بودم که هیچ #اتفاقییا بهتر بگویم آن اتفاق خوبی ...

-جدا نمیشی نه از زندگیم نه از فکر و خیالم..!دوست دارم والیبا...

-اونایی که خوشحال شدن با #اتفاق‌های‌کوچیک رو بلدن،صد هیچ از ...

چندپارتی تهیونگ * پارت 2

من و ملاقات با BTSpart «۸»رفتم اتاقشمن : اممممممم ببخشیشوگا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط