ای کودک

ای کـــــــودک. . .
کفش هایم را نپوش
تلاش تو برای بزرگ شدنت غــــمگینم می کند
کـــــودک بمان ، کوچــــک بمان
من در بزرگ شدنم دردهایی دیدم که کــــــــوچک کرد، بزرگ شدنم را
دیدگاه ها (۱۱)

چه انتظار عظیمی نشسته در دل ماهمیشه منتظریم و کسی نمی آید..!

خیالَت داند و چشمِ مَن و غَمکه هر شَب در چه کارم با دلِ خویش...

بِخدا دستِ خودَمنیست ولی دلتنگَمهر شَبَم سخت به اینباوَرِ خو...

‌کاش امشب خدا ‌‌صدای قلبم را می شنید همان فریاد همیشگیهمان آ...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

عین کسی که در تمام تناسخ هایشفاحشه ای غمگین بودهو مجسمه ی بر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط