عشق مخواه ، داغ مخواه ای دلِ بیدارِ من
عشق مخواه ، داغ مخواه ای دلِ بیدارِ من
سـاز مزن ، راز مـگـو یـار هوادار من
بیــش از این،خاطرخود،منگ و پریشان مکن
یــار مـشـو، یــار مـشـو ای تـنِ بیمار من
زین همه کین،زین همه کین باز مرنجان مرا
زین همه دل ؛ زین همه دل عشق مبین بارِ من
عشق نبود آنکه تورا خوار و پریشان کند
مهر نبود آنکه دلی بی تو شود نارِ من
نیش مخور ،زهر مخور از دل بیگانگان
راه مَــیــا ، راه مَــیـا تا پی اقرار من
سوز مبین ،داغ مبین تا نشوی ناتوان
تا که شوی در مرضم ،واعظِ عطّار من
عالم دل ، عالم دل نور دو چشمان من
عشق و وفا ؛عشق و وفا پرده ی ابصارمن
شمع مبین ، شمع مبین این نظر و خوی خود
چون همه عاشق بشوند در نظرِ یار من
سـاز مزن ، راز مـگـو یـار هوادار من
بیــش از این،خاطرخود،منگ و پریشان مکن
یــار مـشـو، یــار مـشـو ای تـنِ بیمار من
زین همه کین،زین همه کین باز مرنجان مرا
زین همه دل ؛ زین همه دل عشق مبین بارِ من
عشق نبود آنکه تورا خوار و پریشان کند
مهر نبود آنکه دلی بی تو شود نارِ من
نیش مخور ،زهر مخور از دل بیگانگان
راه مَــیــا ، راه مَــیـا تا پی اقرار من
سوز مبین ،داغ مبین تا نشوی ناتوان
تا که شوی در مرضم ،واعظِ عطّار من
عالم دل ، عالم دل نور دو چشمان من
عشق و وفا ؛عشق و وفا پرده ی ابصارمن
شمع مبین ، شمع مبین این نظر و خوی خود
چون همه عاشق بشوند در نظرِ یار من
۶۷۳
۳۰ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.