برای با تو بودن جلوه چشمانم

برای با تو بودن جلوه چشمانم
را نقشی از تو در دل دارم
برای لحظه های عاشقی
و
امشب
شعری عاشقانه می نویسم
و در لا به لای اشک هایم
ز شوق تو
آنقدر بی رحمانه می بوسمت
که شاید بفهمی
منی که اینجا
پیش چشمان واژه های خودم
با تو اینگونه رفتار می کنم
مبادا
یک روز
یک جایی
میان سطر های شاعر دیگری
پیدایت کنم!!!!!
دیدگاه ها (۱)

ﻣﻬﻢ ﻧﻴﺴﺖ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻰ ﻳﮏ ﺭﻭﺯ ... ﻳﮏ ﻣﺎﻩ ... ﻳﮏ ﺳﺎﻝ ... "ﻣﻬﻢ ...

بعضی روزها...آدم دلش یک معجزه می خواهد،معجزه‌ای شبیه به بارا...

هیچ تعهدی نمیتونه آدما رو کنار هم‌ نگه داره مگه اینکه دلشون ...

صدایم بزنبگذار ترانه حضورتتنها دلیل منبرای زندگی دوباره باشد...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

دلم گرفته از صدای پای رفتنتصدای رفتنی که می سپارد روح مرا به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط