مرداد

مرداد،
تولد داغی در داغ ترین روز های سال،
هر بار که می آید،
مثل قبل، تازه است،

این شمشیر دو لب،

داغیست بر دل عشقی مرده،
و هم او گرمی بخش دل های سرما خورده،

دست های گرمش را به رخمان می کشد،
و ما سرگردان می مانیم میان سوختن و جوانه زدن،

مرداد عاشق نجیبی‌ست،
که ناشناس ماندن منش اوست، با آنکه خود منشأ جهانی از احساسات است...
98/5/22
دیدگاه ها (۸)

#برشی_از_یک_کتاب📚 خاطره، چیز عجیبی‌ست؛ گاه مثل شعبده‌باز از...

#یا_علی_النقی❤ ️غنچه ای دیگر عیان شد در گلستان ولاشد مدینه ن...

♥ ️عیدتون مبارک🎈

📝 #برشی_از_یک_کتابمی‌پنداشتم که عشق، هرگز دیگر به خانه‌ی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط