مرداد،
مرداد،
تولد داغی در داغ ترین روز های سال،
هر بار که می آید،
مثل قبل، تازه است،
این شمشیر دو لب،
داغیست بر دل عشقی مرده،
و هم او گرمی بخش دل های سرما خورده،
دست های گرمش را به رخمان می کشد،
و ما سرگردان می مانیم میان سوختن و جوانه زدن،
مرداد عاشق نجیبیست،
که ناشناس ماندن منش اوست، با آنکه خود منشأ جهانی از احساسات است...
98/5/22
تولد داغی در داغ ترین روز های سال،
هر بار که می آید،
مثل قبل، تازه است،
این شمشیر دو لب،
داغیست بر دل عشقی مرده،
و هم او گرمی بخش دل های سرما خورده،
دست های گرمش را به رخمان می کشد،
و ما سرگردان می مانیم میان سوختن و جوانه زدن،
مرداد عاشق نجیبیست،
که ناشناس ماندن منش اوست، با آنکه خود منشأ جهانی از احساسات است...
98/5/22
۵۶۹
۲۳ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.