پارت

پارت۶

جیمین: حالا می خوای چه کار کنی؟؟
تهیونگ:چمی دونم واییییی می سوزه
ولی می دونم باید یه بلایی سرش بیارم که از این کارش پشیمون شه
( زنگ بعد)
رومینا:بچه ها چرا همه دور اون تابلو جمع شدن؟؟
پریسا : بریم ببینیم چیه با اینجا موندن چیزی حل نمیشه
(پسرا)
نامجون: هی اون دختره فکر کنم اسمش یاس بود  همون که خیست کرد
تهیونگ:اسم اونو از کجا میدونی؟؟😶 😐
نامجون :از کسی پرسیدم-_-
همه:😒
یونگی: اینش مهم نی مهم اینه هرچی اطلاعات بیشتری داشته باشیم به نفعمونه
همه :موافقیم
پسرا:(همه باهم) اسم بقیه شون رو میدونی؟؟؟
نامجون :نه
پسرا:باشه
جیهوپ: حالا چرا همه اونجا جمع شدن؟
پسرا به سمت بورد حرکت کردند
(روی برد)
اردو ی امسال یک اردوی هیجان انگیز
قیمت.....
(دخترا)
صدف:وات؟؟:face_without_mouth:😰
پریسا: چرا انقدر گرون آخه؟ 🤔 😕
یاس: خب مدرسه خر پولا اومدیم چه توقعی دارین😒
نارین:فعلا باید دنبال یه کار پاره وقت بگردیم😥
(پسرا)
جیمین: وات؟؟yesاُردو😃
نامجون:ایندفعه ارزون تره ها🤔
جین :چون اون دفعه بردنمون خارج😐
یونگی:اون نگاه تهیونگ رو دوست ندارم☹
_کجاست هی حواست دستم درد گرفت
با صدای یونگی همه توجهشون رو به اون دادند
_ببخشید،ای سرم (صدای دختر توجه دخترای داستان رو جلب کرد)
یونگی: نگاه کن آخه لباسم پاره شد😬 😡
یاس:آهای پسره صد بار بهت گفتم صداتو رو یک خانوم بلند نکن
یونگی:آخه به تو چه😒
یاس: هوف ساکت باش ببینم این خانم چشه😾
یونگی:😠 پروووو
یاس :خودتی:face_savouring_delicious_food:
(زنگ خورد )
نارین:یاس بحث نکن کلاس دیرمیشه بریم
(جمع پسرا)
جین:یونگی خوبی؟؟😕
جیهوپ :این سکوتش ترسناکه😶
جیمین: بیا یکی کم بود دوتا شد😐
یونگی:یه بلائی من سر اون دختر بیارم که تا آخر عمرش لال شه بچه پرو بامن دهن به دهن میکنه
تهیونگ: درک میکنم خیلی بده ولی تا اردو صبر کن
(جمع دخترا بعد از مدرسه)
ببخشید بچه ها امروز دیر شد🙏 🙏
دیدگاه ها (۴)

بچه های فیک ببخشید ولی شاید امروز نتونم پارت بزارم ولی اگه ش...

بعله دیگه میدونید درخواست شاد کردن ولی واقعا فاز نمیگیرم🙂 🙂 ...

پارت ۲۲جونگکوک: هیونگ شمع هارو فوت کن یونگی: باشه همه شروع م...

my month²پارت¹⁰

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط